به یاد کاتالونیا

جورج ارول

نام مترجم عزت‌الله فولادوند
سال چاپ ۱۳۶۱
تعداد صفحه ۲۹۳
تعداد تجدید چاپ ۲

درباره کتاب

کتاب «به یاد کاتالونیا» اثر جورج ارول، نه فقط یک روایت از جنگ، بلکه کاوشی در اعماق روح انسان و جامعه‌ای در تلاطم است. ارول، که بیشتر با رمان‌های «۱۹۸۴» و «مزرعه حیوانات» شناخته می‌شود، در این اثر تجربه‌ شخصی‌اش از حضور در جنگ داخلی اسپانیا را بازگو می‌کند. ارول در سال ۱۹۳۶ به اسپانیا رفت تا از نزدیک شاهد وقایع این جنگ باشد و در مورد آن بنویسد و روایت او از این جنگ نخستین بار در سال ۱۹۳۸ منتشر شد. «به یاد کاتالونیا» به دلیل تصویر واقعی و تکان‌دهنده‌ای که از جنگ داخلی اسپانیا ارائه می‌دهد، همواره مورد توجه بوده است. بسیاری از کتاب‌هایی که پس از آن در مورد این جنگ نوشته شده‌اند، نتوانسته‌اند عمق فاجعه و وحشت آن دوران را به اندازه این کتاب به تصویر بکشند. قهرمان این کتاب، که خود اورول است، از تجربیات خود در جنگ و از فرار ناگزیرش از اسپانیا به همراه همسر و دوستان مارکسیستش می‌گوید. از دورانی که مردم این سرزمین، با وجود اشتراکات نژادی، زبانی، فرهنگی و جغرافیایی، در گرداب تفرقه و تضادهای سیاسی گرفتار شده بودند. در این دوران، ایدئولوژی‌های گوناگون از فاشیسم و کمونیسم گرفته تا آنارشیسم، جامعه اسپانیا را به بخش‌های مختلفی تقسیم کرد. اورول در این کتاب، بیشتر بر انشعابات و اختلافات درونی جنبش کمونیستی تمرکز می‌کند و به شکاف‌های موجود در سایر گروه‌های سیاسی کمتر می‌پردازد. این شکاف‌های عمیق سیاسی، سرانجام به جنگ داخلی اسپانیا منجر شد؛ جنگی که در آن گروه‌های چپ‌گرا در مقابل یکدیگر صف‌آرایی کردند و مشخص نبود که مبارزان دقیقاً برای چه هدفی و علیه چه کسی می‌جنگند.  خشونت و خونریزی بی‌هدف، سراسر جامعه را فراگرفت و مردم حتی از ترس گلوله‌های سرگردان، جرأت خروج از خانه‌های خود را نداشتند. کمبود مواد غذایی و نان بیداد می‌کرد، زمین‌های کشاورزی نابود شده بودند و روستاییان در فقر و درماندگی دست و پا می‌زدند. در این میان، آنارشیست‌ها برای کاهش اختلافات طبقاتی و بهبود اوضاع، دست به شورش و اقدامات اصلاحی زدند؛ اما در مقابل، کمونیست‌های طرفدار شوروی، پنهانی با فرانسوی‌ها متحد شده و به سرکوب سایر گروه‌های چپ، اعم از آشکار و پنهان، پرداختند. دیری نپایید که آداب و رسوم بورژوازی دوباره احیا شد و ثروتمندان، ثروتمندتر و طبقه فرودست، بیش از پیش در زنجیر فقر و نابرابری گرفتار شدند. در این میان، کسانی که آرمان‌های والاتری داشتند، بیشترین آسیب را دیدند. اورول با قلم توانمند خود، تلخی‌ها، سختی‌ها و سیاهی‌های جنگ را به تصویر می‌کشد و از سرکوب مخالفان سیاسی و گروه‌هایی که با ایدئولوژی‌های دولت به اصطلاح کمونیستی جمهوری‌خواه همسو نبودند، سخن می‌گوید. او در این کتاب، مقایسه‌ای جالب بین فرانسه تحت حکومت مارشال پتن، انگلستان آرام و به‌ویژه اسپانیای جنگ‌زده ارائه می‌دهد. این کتاب، با گذشت سال‌ها، همچنان حرف‌های زیادی برای گفتن دارد و می‌توان گفت که تاریخ انقضا ندارد.

پل پاتز شاعر
ارول چنان به لحاظ فکری صادق بود که انسان با او احساس ایمنی می کرد. ذهنش مانند دادگاهی بود که قاضی در آن وکیل مدافع متهم نیز هست. آزادی از نظر او اسم نبود، فعل بود و مساوات ضرورت حیات به شمار می رفت. زندگی را جنگی تن به تن با دروغ می دانست.
برتراند راسل نویسنده
ارول عشق پاک و بی غش خود را به حقیقت نگه داشت و از آموختن حتی دردناک ترین درس ها هم روی بر نتافت اما با این همه، از امید دست برداشت و همین نگذاشت در شمار پیامبران عصر ما در بیاید.

بریده خواندنی

کم کم به خط اول جبهه و نارنجک و تیربار و گل و لای نزدیک می‌شدیم. ترس ته دلم را گرفته بود. می‌دانستم که جبهه الان آرام است ولی بر خلاف بیشتر اطرافیان در سنی بودم که اگر در جنگ جهانی اول شرکت نکرده بودم دست کم خاطره‌هایی از آن داشتم. برای من جنگ صفیر گلوها بود و ترکش فولادی خمپاره‌ها و مهمتر از همه گل و شپش و گرسنگی و سرما. عجیب بود که از سرما به مراتب بیش از دشمن وحشت داشتم. فکر سرمای جبهه، در بارسلونا هم دست از سرم برنمی‌داشت. شب‌ها بیدار می‌ماندم و به سنگرهای سرد و خبردار ایستادن در برودت خشن هوای سحرگاه و ساعات دراز نگهبانی با تفنگ یخزده و پوتین‌های غوطه‌ور در گل سرد فکر می‌کردم. حالا وقتی افراد دور و برم را می دیدم دچار وحشت می‌شدم. ممکن نیست تصور کنید ما چه جمعیت بهم ریخته و آشفته‌ای بودیم. یک گله گوسفند در راه رفتن بیش از ما نظم و انسجام داشت. هنوز سه کیلومتر بیشتر نرفته بودیم که انتهای ستون دیده نمی‌شد. بیش از نیمی از افراد بچه بودند. بچه به معنای واقعی، کسانی که حداکثر سن‌شان از شانزده سال تجاوز نمی‌کرد. مع ذلک، همه از اینکه به زودی به جبهه می‌رسند خوشحال و هیجان‌زده بودند. از نزدیک خط جبهه، پسرانی که جلو ستون دور پرچم راه می‌رفتند با فریاد، شروع به دادن شعار کردند. «به یاد حزب کارگری اتحاد مارکسیستی» «فاشیست‌های نامرد» و غیره. البته قصد این بود که این فریادهای غریو رزمی باشد و بترساند ولی با توجه به اینکه از حنجره کودکانه بیرون می‌آمد، مانند صدای بچه گربه فقط ترحم انگیز بود. وحشتناک بود که مدافعان جمهوری اسپانیا باید مشتی بچه ژنده پوش باشند که نمی‌دانستند حتی از تفنگ‌های کهنه‌ای که در دست داشتند چطور استفاده کنند. از خودم پرسیدم اگر یکی از هواپیماهای فاشیست‌ها الان از بالای سر ما یگذرد چه خواهد شد  آیا خلبان این زحمت را به خودش خواهد داد که پایین‌تر بیاید و یک رگبار مسلسل نثارمان کند؟ بعد می‌گفتم یقینا حتی از آن بالا هم می‌تواند ببیند که ما سربازان حقیقی نیستیم. 

دریافت نمونه کتاب
جورج ارول
نویسندگان
جورج ارول

زندگی‌نامه جورج ارول

اریک آرتور بلر با نام مستعار جورج ارول در ۲۵ ژوئن ۱۹۰۳ در هند به دنیا آمد. پدرش یک مقام جزئی بریتانیایی در خدمات کشوری هند و مادرش فرانسوی الاصل و دختر یک تاجر چوب در برمه (میانمار) بود. او و خانواده‌اش در سال ۱۹۱۱ برای زندگی به انگلستان نقل مکان کردند و جورج به یک مدرسه شبانه‌روزی در ساحل ساسکس فرستاده شد. او در آنجا به دلیل نبوغ فکری‌اش در بین دیگر پسران متمایز بود اما همیشه به عنوان پسری عبوس و گوشه گیر شناخته می‌شد. او برای دو مدرسه در انگلستان به نام‌های ولینگتون و ایتون، بورسیه‌هایی دریافت کرد و برای مدت بسیار کوتاهی در مدرسه اول و کمی بعد به مدرسه دوم رفت و از همین مدرسه فارغ التحصیل شد. او به جای ورود به دانشگاه، تصمیم گرفت سنت خانوادگی را دنبال کند و در سال ۱۹۲۲ به عنوان پلیس امپراتوری به برمه رفت. اما این شغل آن چیزی نبود که ارول را راضی کند چرا که او آرزوی نویسنده شدن داشت. از طرفی ارول در برمه شاهد ظلم و ستمی بود که توسط حکومت  بریتانیا بر مردم این سرزمین روا داشته می‌شد. این مسئله باعث انزجار و نفرت او از امپریالیسم شد و همچنین باعث شد هر روز نارضایتی از شغلش بیشتر شود. بعدها در سال ۱۹۲۷، اورول که برای مرخصی به انگلستان رفته بود، تصمیم گرفت همانجا بماند و به برمه برنگردد. او از پلیس امپراتوری استعفا داد و از  پاییز ۱۹۲۷،  مسیری را آغاز کرد که قرار بود شخصیت او را به عنوان یک نویسنده شکل دهد. او همیشه از اینکه به عنوان یک انگلیسی، نژاد و طبقه اجتماعیش مانع معاشرت و اختلاط‌ش با اهالی برمه می‌شد، احساس گناه می‌کرد. از همین رو فکر کرد می‌تواند با تجربه زندگی فقیرانه، این احساس را از خود دور کند. او با پوشیدن لباس‌های ژنده، به شرقی‌ترین نقطه لندن رفت تا در مسافرخانه‌های ارزان قیمت در میان کارگران و گدایان زندگی کند. همچنین مدتی را در بخش‌های فقیرنشین پاریس گذراند و به عنوان ظرفشور در هتل‌ها و رستوران‌های فرانسوی کار می‌کرد، در جاده‌های انگلستان با ولگردان حرفه‌ای پرسه می‌زد و در نهایت به مردم طبقه کارگر لندن در مهاجرت سالانه آنها برای کار در مزارع رازک کنت پیوست. جورج ارول با کوله‌باری از تجربه‌های گوناگون، پا به عرصه نویسندگی گذاشت. این تجربه‌ها او را در خلق آثاری ماندگار یاری کردند. یکی از این آثار، رمان «آس و پاس در پاریس و لندن» بود که شهرت فراوانی برایش به ارمغان آورد. انزجار ارول از امپریالیسم نه تنها منجر به فاصله گرفتن او از زندگی بورژاوزی شد، بلکه به یک تغییر سیاسی هم منجر شد. ارول بلافاصله پس از بازگشت از برمه، خود را آنارشیست نامید. او در سال ۱۹۳۰ به سمت سوسیالیست رفت و بعدتر به تفکرات کمونیستی هم علاقه پیدا کرد. هنگامی که جنگ جهانی دوم آغاز شد، درخواست ارول برای انجام خدمت سربازی رد شد و به جای آن، ریاست بخش هند بی بی سی را بر عهده او گذاشتند. ارول در سال ۱۹۴۳ از بی‌بی‌سی جدا و سردبیر ادبی Tribune، یک روزنامه‌ی سوسیالیستی چپ‌گرا مرتبط با رهبر حزب کارگر بریتانیا، آنورین بیوان، شد. در این دوره، ارول روزنامه‌نگاری پرکار و پر سر و صدا بود که مقالات و نقدهای بسیاری برای روزنامه‌ها می‌نوشت. جورج ارول در سال ۱۹۴۹ کتاب «۱۹۸۴» را منتشر کرد و درست هفت ماه بعد از انتشار، بر اثر بیماری سل از دنیا رفت و در کلیسای آل سنت در انگلستان به خاک سپرده شد.


درباره جورج ارول

جورج ارول، نام مستعاری بود که اریک آرتور بلر برای خود انتخاب کرد و با آن به شهرت رسید. او نام ارول را از رودخانه‌ای در شرق انگلستان گرفت و اولین بار روی جلد کتاب «آس و پاس در پاریس و لندن» نقش بست. این کتاب، روایتی از زندگی سخت و فقیرانه‌ی او در پاریس و لندن بود و راه را برای نویسندگی‌اش هموار کرد. یکی از مشهورترین آثار ارول، رمان «مزرعه حیوانات» است. این داستان تمثیلی، انقلاب روسیه و حکومت استالین را به تصویر می‌کشد و نشان می‌دهد چگونه قدرت می‌تواند منجر به فساد و ظلم شود. جمله‌ی معروف «همه حیوانات برابرند، اما برخی از حیوانات برابرترند» از همین کتاب گرفته شده است. رمان «۱۹۸۴» دیگر اثر برجسته‌ی ارول است که او را به نویسنده‌ای جهانی تبدیل کرد. این رمان، آینده‌ای پادآرمانی را به تصویر می‌کشد که در آن، حکومت‌ها با استفاده از فناوری و تبلیغات، کنترل کاملی بر زندگی مردم دارند. ارول در کتاب «جاده‌ای به اسکله ویگان» که پس از حضورش در جنگ داخلی اسپانیا منتشر شد، از زندگی فقرا و کارگران در شمال انگلستان نوشت. او در این جنگ مجروح شد و جراحت گلویش تا سال‌ها بر صحبت کردنش تأثیر داشت. یکی از مضامین اصلی در کتاب‌های ارول، نقد اجتماعی است. او نه تنها در نوشته‌هایش، بلکه در زندگی شخصی و کنش‌های سیاسی‌اش هم با نظام سرمایه‌داری و امپریالیسم مخالف بود. جورج ارول در ۴۶ سالگی بر اثر بیماری سل درگذشت. گفته می‌شود که پزشک معالجش دوز نامناسب داروی استرپتومایسین را تجویز کرده بود که عوارض جانبی شدیدی مثل ریزش مو، برای او به همراه داشت و در نهایت منجر به مرگش شد. با این حال، میراث ارول همچنان زنده است. او با آثار خود، تأثیر عمیقی بر دنیای ادبیات و اندیشه گذاشت و به عنوان یکی از بزرگترین نویسندگان قرن بیستم شناخته می‌شود.


عزت‌الله فولادوند
مترجمین
عزت‌الله فولادوند

زندگی‌نامه‌ عزت‌الله فولادوند

عزت‌الله فولادوند متولد ۱۳۱۴در اصفهان است. پدر او، محمد فولادوند، قاضی دادگستری بود و مدتی به عنوان دادیار دادسرای اصفهان فعالت می‌کرد. گرچه او دستی هم بر آتش سیاست داشت و در دوره‌های پانزدهم و شانزدهم مجلس شورای ملی (از سال ۱۳۲۶ تا ۱۳۳۰) به عنوان نماینده شاهرود و بعد از آن در سال ۱۳۳۲در کابینه سپهبد فضل‌الله زاهدی، به عنوان معاون پارلمانی نخست‌وزیر مسئولیت داشت. عزت الله سال‌های ابتدایی تحصیل و دوران متوسطه را در تهران گذراند و در میانه دوران متوسطه به انگلیس رفت تا در آنجا تحصیلش را ادامه دهد. اما به خاطر گران شدن ارز و فشاری که روی پدرش بود درسش را آنجا نیمه کاره رها کرد و به ایران برگشت. عزت الله فولادوند در همینجا دیپلم گرفت و برای بار دوم پس از پایان دبیرستان به اروپا و این بار به فرانسه رفت. او در پاریس مشغول تحصیل در رشته پزشکی بود که خواندن یک کتاب، زندگی او را برای همیشه تغییر داد. خودش تعریف می کند که: « روزی کتابی خواندم از برتراند راسل به نام «مسائل فلسفه» که بعدها شادروان منوچهر بزرگمهر آن را به فارسی ترجمه کرد. {با خواندن این کتاب} فهمیدم که گمشده‌ام را پیدا کرده‌ام و آنچه می‌جسته‌ام فلسفه است.» او به دنبال کشف علاقه اش، پزشکی را رها کرد، به آمریکا رفت و در دانشگاه کلمبیا لیسانس تا دکترای فلسفه اش را تکمیل کرد. بعد از آن و در اواخر سال ۱۹۶۲(۱۳۴۱) او به ایران بازگشت و مدتی بعد به اصرار یکی از دوستانش کار ترجمه را آغاز کرد. فولادوند اولین کتابش (گریز از آزادی اثر اریش فروم) را برای نشر فرانکلین ترجمه کرد. این کتاب موفقیت زیادی به دست آورد و ظرف مدت کوتاهی چندین بار تجدید چاپ شد و حتی از یونسکو جایزه گرفت. به دنبال این موفقیت علیرضا حیدری، مدیر انتشارات خوارزمی از فولادوند درخواست کرد که کتابی نیز برای این انتشارات ترجمه کند. انتخاب او کتاب «آلبر کامو» بود که به عنوان دومین اثرش آن را ترجمه کرد. اما بعد از آن او ازدواج کرد و درگیر مسائل دیگری شد تا بعد از انقلاب که آقای فولادوند کار نویسندگی و ترجمه را از سر گرفت. کتاب آمریکایی آرام محصول این دوره و بازگشت فولادوند به عرصه ترجمه است. فولادوند تا به امروز بیش از ۵۰ کتاب ترجمه و بیش از صد مقاله نوشته یا ترجمه کرده است.

درباره عزت‌الله فولادوند

عزت الله فولادوند یکی از برجسته‌ترین مترجمان و پژوهشگران ایرانی در زمینه فلسفه و علوم انسانی است. او به‌واسطه ترجمه آثار مهم فلسفی و اندیشه غربی به فارسی، شناخته شده و تأثیر بسزایی در گسترش اندیشه و فلسفه در ایران داشته است. به گفته علی دهباشی، «ما شناخت دقیق آثار و افکار نخبگانی مثل ارسطو، ماکیاولی، کانت، هگل، نیچه، پوپر، یاسپرس، گادامر، آرنت و نویمان را وامدار دکتر فولادوند هستیم.» ویژگی ترجمه عزت الله فولادوند نسبت به برخی مترجمین آثار فلسفی دهه‌های گذشته این است که چون خود او دکترای فلسفه از دانشگاهی آمریکایی دارد و از اصطلاحات فلسفی کاملا مطلع است واژه‌های معادلی که در زبان فارسی پیدا کرده دقیقا مفهومی را به دوش می‌کشند که در نظر بوده. ماهنامه مهرنامه در مقاله‌ای درباره اهمیت نقش فولادوند در ترجمه می‌نویسد: «نسل ما همه مديون فولادوند است. نسلي كه در سيلابي از كتاب‌هاي ايدئولوژيك چپ اسلامي و چپ ماركسيستي متولد شده بود در دوره‌ جواني با آثار مترجمي مستقل روبه‌رو شد. مردي بي‌هياهو كه پيشتاز آشنايي با فلسفه‌ سياسي آزادي‌خواهي در ايران امروز است.»

عزت‌الله فولادوند به‌دلیل شخصیت آرام، دوری از جنجال‌های رسانه‌ای و تمرکز صرف بر کار علمی، همواره چهره‌ای محترم در میان جامعه فرهنگی و فکری ایران بوده است. او بیشتر وقت خود را صرف مطالعه و ترجمه می‌کند و کمتر در محافل عمومی حاضر می‌شود. این رویکرد او باعث شده است که آثارش به‌عنوان نمونه‌هایی از کار علمی بی‌حاشیه و دقیق شناخته شوند.

عزت‌الله فولادوند یکی از مهم‌ترین مترجمان و مروجان اندیشه فلسفی در تاریخ معاصر ایران است. ترجمه‌های او همچنان به‌عنوان منابع اصلی در دانشگاه‌ها و محافل فکری استفاده می‌شوند و نقش او در گسترش فلسفه مدرن در ایران بی‌بدیل است. ترجمه‌های او به دلیل دقت در انتقال مفاهیم و حفظ ساختار فکری نویسنده اصلی، مورد توجه خاص قرار گرفته است. او تلاش کرده زبان ترجمه‌هایش برای خوانندگان فارسی‌زبان روان و قابل‌فهم باشد. فولادوند همواره کوشیده تا روح متن اصلی را در ترجمه خود حفظ کند و از افزودن یا تفسیر شخصی در متن بپرهیزد.

از جمله آثار مهم ترجمه‌شده توسط عزت‌الله فولادوند می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

  • آیا انسان پیروز خواهد شد اثر اریک فروم
  • خشونت و انقلاب اثر هانا آرنت
  • مردان اندیشه اثر برایان مگی
  • اندیشه سیاسی کارل پوپر اثر جرمی شی یر مر
  • برج فرازان اثر باربارا تاکمن
  • زندگی نامه فلسفی من اثر کارل یاسپرس
  • آلبرکامو اثر کانر کروز اوبراین
  • نیچه و مسیحیت اثر کارل یاسپرس
  • و ...

جوایز عزت‌الله فولادوند

  • دریافت جایزه دوره های هشتم و  نهم کتاب سال جمهوری اسلامی ایران  برای ترجمه کتاب‌های «فلسفه کانت» و «آگاهی و جامعه»
  • برنده جایزه ترجمه ممتاز از یونسکو برای کتاب «گریز از آزادی»
  • تقدیر از سوی مراکز فرهنگی و دانشگاهی
جورج ارول
جورج ارول
نویسنده
وقتی می نشینم که کتابی بنویسم، به خودم نمی گویم قصد دارم اثری هنری ایجاد کنم. کتاب را می نویسم زیرا دروغی وجود دارد که می خواهم افشا کنم یا واقعیتی که میل دارم به آن توجه شود.

عزت‌الله فولادوند
عزت‌الله فولادوند
مترجم
«ارول هرگز از تلاش برای بازگو کردن داستان راستین عصر ما باز ننشست و همه کتاب های او در واقع کوششی است برای رسیدن به این هدف. اما به عقیده اکثر کسانی که با عقیده او از نزدیک آشنا هستند در میان کلیه ی این آثار، دو کتاب از دیگران مقام بلندتر دارند: کاتالونیا و قلعه حیوانات.»

نقل‌قول از کتاب

هر خارجی که در نیروهای چریکی خدمت می‌کرد در ظرف همان چند هفته اول از یکسو عاشق اسپانیایی‌ها می‌شد و از سوی دیگر از یعضی از خصایص‌شان حوصله‌اش سر می‌رفت و به خشم می‌آمد.


به یاد کاتالونیا- صفحه ۴۰

پر هیجان‌ترین لحظات هنگامی بود که فراریان فاشیست را تحت الحفظ از جبهه می‌آوردند.


به یاد کاتالونیا – صفحه ۴۵

علت عدم انضباط و آشفتگی در میان دسته‌های جدید و تازه وارد چریک این نبود که افسر به سرباز «رفیق» خطاب می‌کرد. علت این بود که هر دسته سرباز تازه کار و بی تجربه، بی انضباط و بهم ریخته است.


به یاد کاتالونیا – صفحه ۵۷

پیدا بود که از نقشه سر در نمی آورد ولی توانایی خواندن نقشه در نظرش یکی از شاهکارهای فکری بشر است.


به یاد کاتالونیا – صفحه ۲۹

بیشتر چریکها پسران شانزده، هفده ساله ی اهل پس کوچه های  بارسلونا بودند. سرشار از شور و حرارت انقلابی ولی به کلی بی خبر از معنای جنگ.


به یاد کاتالونیا – صفحه ۳۶

کتاب‌های مترجم

فیلسوفان و مورخان (دیدار با متفکران انگلیس)

نوشته جورج ارول
مشاهده

فلسفه کانت

نوشته جورج ارول
مشاهده

فلاسفه بزرگ (آشنایی با فلسفه غرب)

نوشته جورج ارول
مشاهده

خشونت و اندیشه هایی درباره سیاست و انقلاب

نوشته جورج ارول
مشاهده

انقلاب

نوشته جورج ارول
مشاهده

آزادی و قدرت و قانون

نوشته جورج ارول
مشاهده

آلبر کامو

نوشته جورج ارول
مشاهده

جامعه باز و دشمنان آن

نوشته جورج ارول
مشاهده

آمریکایی آرام

نوشته جورج ارول
مشاهده