فاتحان

آندره مالرو

سال چاپ ۱۳۵۵
تعداد صفحه ۳۴۰
تعداد تجدید چاپ ۱

درباره کتاب

آندره مالرو
نویسندگان
آندره مالرو

زندگی‌نامه‌ی آندره مالرو

آندره مالرو (۱۹۰۱-۱۹۷۶) نویسنده، تاریخ‌نگار و سیاستمدار فرانسوی بود که به عنوان یکی از چهره‌های برجسته‌ی ادبیات قرن بیستم شناخته می‌شود. او در ۳۱ اکتبر ۱۹۰۱ در پاریس به دنیا آمد و در جوانی به فعالیت‌های سیاسی و اجتماعی پرداخت. مالرو خلبان بود و در جنگ‌های مختلف حضور داشت؛ ازجمله در جنگ جهانی دوم به عنوان یکی از اعضای مقاومت فرانسه فعالیت کرد و تجربه‌های او در این دوران تأثیر زیادی بر آثارش گذاشت. همچنین وی در جنگ داخلی اسپانیا نیز حضور داشت و تجارب خود را در آثارش، ازجمله رمان امید، ثبت کرد. مالرو با نوشتن رمان‌هایی چون «سرنوشت بشر»،  «عصر قهرمان » و «امید» به شهرت رسید و به خاطر نثر شاعرانه و فلسفی‌اش شناخته شد. او همچنین به عنوان یک منتقد اجتماعی و فرهنگی فعال بود و در زمینه‌های مختلفی از جمله هنر، تاریخ و سیاست نظریات خود را بیان می‌کرد. از مالرو آثار ارزشمندی در این زمینه‌ها برجای مانده است که از آن میان می‌توان به مجموعه‌ی سه جلدی «روانشناسی هنر» اشاره کرد. مالرو علاوه بر خلبانی و نویسندگی، به عنوان وزیر فرهنگ فرانسه در دولت ژنرال دوگل نیز خدمت کرد. او به ترویج هنر و فرهنگ در فرانسه کمک کرد و نقش مهمی در توسعه‌ی سیاست فرهنگی کشورش ایفا نمود. گرچه عده‌ای معتقدند مالروی سیاستمدار با مالروی نویسنده، تفاوت و حتی تضاد دارد. زیرا مالروی نویسنده، طرفدار آزادی است اما مالروی سیاستمدار، مجری سیاست‌های سانسور و فیلتر عقاید حکومت فرانسه.

درباره‌ی آندره مالرو

زندگی مالرو پر از ماجراجویی‌ها و تجربیات گوناگون بود. او در جوانی به سفرهای زیادی پرداخت و در کشورهای مختلف، از جمله هند و چین با فرهنگ‌ها و فلسفه‌های متفاوت آشنا شد. گفته می‌شود مالرو به معابد بودایی علاقه‌مند بود و حتی در یک سفر، چند نقش برجسته‌ی یکی از معابد را فروخت! این جرم باعث شد او ابتدا محکوم شود اما در نهایت بدون اجرای حکم ابتدایی آزاد گردد. دادگاه استیناف، محکومیت او را به یک سال حبس تعلیقی کاهش داد و دادگاه فرجام در پاریس، به دلیل کافی‌نبودن مدارک، وی را تبرئه کرد.

برای ما ایرانیان، یکی از نکته‌های جالب درباره آندره مالرو، اینست که او پنج‌بار به ایران سفر کرده و شیفته‌ی کشور ما، و به‌ویژه شهر اصفهان، بوده است. او معتقد بود: «زیباترین شهرهای جهان، ونیز، فلورانس و اصفهان هستند.»

مالرو در جوانی در مدرسه‌ی زبان‌های زنده شرقی پاریس، چند صباحی فارسی خوانده بود و در زمان‌هایی که به ایران می‌آمد، کمی فارسی صحبت می‌کرد. وی با دکتر پرویز ناتل خانلری، آشنا بود و گفتگوی جالبی از این دو چهره‌ی برجسته در مجله‌ی سخن منتشر شده است. در این گفتگو مالرو به ناتل‌خانلری می‌گوید: «کشور شما کشور شعر و شاعری‌ست. من با ترجمه‌ی آثار بعضی از شاعران قدیم ایران آشنا هستم...»

همچنین خانم ایران درّودی، نقاش برجسته‌ی ایرانی، در سال ۱۳۵۰ به پاریس رفته و با آندره مولرو مصاحبه کرده است. یکی از سؤالاتی که خانم درودی از مالرو پرسیده این است: « شما خدا را چگونه توصیف می‌کنید؟» و مالرو چنین پاسخ داده است: «این توصیف اهمیتی نخواهد داشت. من به آن جمله‌ی قدیمی معتقدم که «هرکسی خدا را از چشم خویشتن می‌بیند.»

مالرو در سال ۱۳۵۲ نیز گفتگویی با صداوسیمای ایران داشته. وی درباره‌ی ویژگی خاص ایرانی‌ها چنین می‌گوید: «شما ایرانیان از خاطره‌ی تاریخی‌تان رهایی ندارید.. نه در یونان و نه در روم شرقی و نه در بازمانده جغرافیایی امپراتوری بیزانس، هیچ ملتی چون شما به سودای تاریخ دچار نیست... به نظرم در این مورد درمان‌ناپذیرید و اگر از من دلیلی بر این نظرم بخواهید، از شما خواهم پرسید: در کدام‌یک از کشورهایی که تاریخی باستانی داشته‌اند، در خانه‌ها و قهوه‌خانه‌ها و در روستاهای گم‌وگور در کویر، داستان‌های شاهنامه خوانده می‌شده‌اند؟»


کتاب‌های نویسنده

ضد خاطرات

مشاهده

سرنوشت بشر

مشاهده