سخن و سخنوران

بدیع‌الزمان فروزانفر

سال چاپ ۱۳۸۴
تعداد صفحه ۷۲۴
تعداد تجدید چاپ ۵
شابک ۹۷۸۹۶۴۴۸۷۰۵۱۴

درباره کتاب

کتاب سخن و سخنوران، شرح احوال و آثار ۵۵ شاعر بزرگ ایران از قرن سوم تا ششم هجری شمسی است. مرحوم فروزانفر در مقدمه‌ی این اثر، ذکر می‌کند که قصد دارد کتاب را تا معرفی شاعران هم‌عصرش ادامه دهد اما متاسفانه این اتفاق نمی‌افتد و این کتاب ظاهرا در حد همین یک جلد باقی می‌ماند.  در این کتاب، علاوه‌بر شناخت شاعران برجسته، با سیر شعر فارسی نیز آشنا می‌شویم. از شاعران بی‌دیوان مانند حنظله بادغیسی و پدر شعر فارسی، رودکی گرفته تا شاعران شهیرتر مانند انوری و فردوسی و خاقانی. فروزانفر، ابتدا شرح‌حال مختصر و دقیقی از روزگار و زمانه‌ی هر شاعر ارائه می‌دهد؛ سپس نمونه‌ای از اشعار وی را ذکر نموده و با نگاهی دقیق، عمیق، جامع و دور از جانبداری به نقد و بررسی اشعار او می‌پردازد. کتاب سخن و سخنوران، چکیده‌ی مطالعات و پژوهش‌های استاد فروزانفر در شعر و ادب فارسی است. درواقع مطالعه‌ی این اثر به‌منزله‌ی یک دوره‌ی فشرده‌ی تاریخ‌ادبیات، گزیده‌اشعار، نقد ادبی و سبک‌شناسی به شمار می‌رود.

عبدالحسین زرین‌کوب ادیب، تاریخ‌نگار و منتقد ادبی
کتاب سخن و سخنوران، کمال تذکره‌نویسی فارسی به‌صورت عالی و دلپذیر است.
محمدرضا شفیعی کدکنی شاعر و محقق
سخن و سخنوران، هنوز هم بزرگترین تاریخ انتقادی شعر فارسی است که معاصران ما از نوشتن یک فصل مانند آن عاجزند.
نصرالله امامی ادب‌پژوه
کتاب سخن و سخنوران دارای ارزش و اعتبار خاصی است و نخستین پژوهش مدون دانشگاهی در تحلیل انتقادی شهر کهن فارسی و به‌اعتباری، اولین تاریخ ادبیات تحلیلی و انتقادی در زبان فارسی به‌شمار می‌رود.
جلال متینی پژوهشگر
گرچه فروزانفر در یکی از دانشگاه‌های اروپا و آمریکا و یا ایران تحصیل نکرده است و هیچ‌یک از زبان‌های اروپایی را نمی‌دانسته و از نقد ادبی اروپایی نیز بی‌خبر بوده است ولی وی با ذوق سلیم و تکیه بر عقل و مطالعه‌ی دقیق تمام آثار هر شاعر و ارزیابی تذکره‌ها و کتاب‌های تاریخی، نه فقط در شرح احوال شاعران و وقایع دوران ایشان سنگ تمام گذاشته است بلکه برای نخستین بار درباره‌ی سبک و شیوه‌ی سخن‌سرایی هر شاعر حق مطلب را چنان که باید، ادا نموده.

بریده خواندنی

فردوسی وطن‌پرست بوده و به سرزمین نیاکان خود یعنی ایران بسیار عشق داشته و شور مخصوصی آشکار می‌سازد. کتاب شاهنامه که امروز یکی از خزاین لغت و گنجینه‌های فصاحت زبان ماست برای وسعت و قوت فکر و قدرت بیان و استواری طبع و اقتدار کلامی و احاطه‌ی تعبیری این استاد بزرگ بهترین نمونه و قوی‌ترین دلیل است و از آنجا می‌توان دانست که در گزارش معانی و پرداخت افکار، وی را چه مایه فراوان حاصل بود تا توانست آن داستانها و معناهای سخت‌عبارت را به این صورت زیبا و در این الفاظ جزل و روان جلوه دهد. 

استاد طوس در تمام فنون سخن از نسیب و حکمت و اعتذار و انذار و غیره و همچنین در قصیده و قطعه و غزل دست داشت؛ و از دیگران کم نمی‌آمد ولی برای احیای ملت و زبان پارسی آنگونه شعر را کافی ندید و به داستان‌سرایی پرداخت. چه مقدمات و تنظیم برهانی و هر چه بدان ماند در اذهان عامه کارگر نیست و در اقناع و تحریض آنان به کار نمی‌رود و اگر به کار برده شود، فایدتی نخواهد بود و از میانه‌، اینگونه مقدمات هر چه به حس نزدیک‌تر، تصدیق را شایاتر و تمثیلات و داستانها معانی را به کسوت محسوس درآورده به تصدیق نزدیک می‌کند و از این جهت تمثیل در اقناع جمهور بهترین وسیله است و به توسط آن عامه را می‌توان بی‌آنکه ملتفت باشند به طرف هر مقصود متوجه ساخت و تحریک نمود و غرض شاعر، تحریک عواطف و احساسات است. پس تمثیل برای او از همه وسایل نافع‌تر خواهد بود.

 

دریافت نمونه کتاب
بدیع‌الزمان فروزانفر
نویسندگان
بدیع‌الزمان فروزانفر

زندگی‌نامه بدیع‌الزمان فروزانفر

بدیع‏الزمان فروزانفر یا با نام زمان تولدش، محمدحسین بشرویه‌ای (در بعضی منابع نام زمان تولد او، محمدحسن آمده است.) فرزند آقا شیخ علی بشرویه‌‌ای در سال ۱۲۷۶ هجری شمسی در یکی از روستاهای بشرویه از توابع استان خراسان جنوبی زاده شد. پدر و جدش روحانی و از معتمدان منطقه زندگی خود بودند. مقدمات علوم را در زادگاه خود آموخت و سپس راهی مشهد شد و از محضر استادان ادب حوزه خراسان هم‌چون ادیب نیشابوری بهره برد. تخلص فروزانفر در ابتدا، ضیاء بود اما بعدها معادل فارسی آن یعنی فروزانفر را برگزید. حدود سال ۱۳۰۳ به تهران رفت و معلمیش را از مدرسه سپهسالار آغاز کرد  و چندی هم حجره‌ ای در مسجد سپهسالار داشت. مدتی بعد در سال ۱۳۰۵ به سمت معلمی دارالفنون و دارالمعلمین عالی منصوب شد. در سال ۱۳۱۳ به معاونت دانشکده معقول و منقول یا الهیات منصوب شد. در سال ۱۳۱۴ مدرک دکتری ادبیات را از علی اکبر دهخدا، علی اصغر حکمت و دیگران دریافت کرد. ایشان از ابتدای تأسیس دوره دکتری ادبیات فارسی در دانشگاه تهران، تدریس در دوره‌ی دکتری را به عهده گرفت. تقریباً تمام شاگردان او در زمره‌ی چهره‌های مشهور و تأثیرگذار ادبی قرار گرفتند؛ ازجمله: پرویز ناتل خانلری، ذبیح الله صفا، مهدی حمیدی شیرازی، عبدالحسین زرین‌‌کوب، غلامحسین یوسفی، محمد امین ریاحی، سید محمد دبیرسیاقی، محمدرضا شفیعی کدکنی، سیمین دانشور و... 

فروزانفر، چهره‌ای سیاسی نیز تلقی می‌شود. وی در چند دوره‌ به‌ نمایندگی مجلس شورای ملی‌ و مجلس سنا انتخاب‌ شد و به واسطه‌ی مناصب سیاسی، به کشورهای زیادی سفر کرد. 

بدیع‌الزمان فروزانفر، محقق و نویسنده‌ی پرکاری بود که آثار زیادی از وی به جا مانده‌است. آثار ایشان در سه دسته‌ی پژوهش و تحقیق، شرح و تصحیح و ترجمه جای می‌گیرد. البته اشعار درخشانی نیز از ایشان وجود دارد. اگرچه علامه فروزانفر در شاخه‌ها و مباحث مختلف ادبی، فعالیت داشته‌اند اما تمرکز ایشان بر حوزه‌ی مولوی‌شناسی و مولوی‌پژوهی بوده است. 

بدیع الزمان فروزانفر در سال ۱۳۴۹ و در ۷۳ سالگی رخت از زمین برکشید و در صحن حضرت عبدالعظیم حسنی به خاک سپرده شد. 

درباره‌ی بدیع‌الزمان فروزانفر

علامه فروزانفر از نوابغ و چهره‌های شاخص ادبیات ایران بود. او با اینکه دانش‌آموخته‌ی دانشگاه نبود و زبان‌های خارجی (به غیر از عربی) را نمی‌دانست، در زمینه‌های متعدد مانند پژوهش، تصحیح متون، تدریس، شاعری و ... به فعالیت پرداخت و در تمام حوزه‌ها سرآمد بود. دانش فروزانفر به حدی بود که برخی از سران ادبی ایران معتقد بودند نکته‌ای در تاریخ ادبیات پس از اسلام وجود نداشت که او نداند. فروزانفر به خاطر دانش گسترده‌ ادبی‌اش، از همان اولین روزهای گشایش دانشکده ادبیات دانشگاه تهران، تدریس در این دانشگاه را آغاز کرد و مدتی بعد به دلیل فعالیت‌های ادبی مهم و تاثیرگذارش، بی آنکه در مقطعی تحصیل کرده باشد، به توصیه‌ی هیئت ممیزه‌ای با حضور علی اکبر دهخدا، و با موافقت رئیس شورای دانشگاه، علی اصغر حکمت، درجه‌ی دکترا گرفت ) .تصویر پایین)

 فروزانفر برای مدتی به‌عنوان نماینده‌ی مجلس سنا انتخاب شد و در دوره‌ای نیز ریاست کتابخانه‌ی سلطنتی را به عهده داشت. تمام شاگردانش دقت و حافظه‌ی قوی وی را می‌ستایند. تقریباً تمام چهره‌های نامدار ادبیات فارسی، از جمله محمد معین، محمدرضا شفیعی کدکنی، سیمین دانشور و... افتخار شاگردی بدیع‌الزمان فروزانفر را داشته‌اند. فروزانفر، شیفته‌ی مولوی بود و به‌دلیل شرح آثار و احوال و اقوال مولانا به عنوان مولوی‌پژوه شناخته می‌شد. تعدادی از آثار او به این قرارند: 

سخن و سخنوران، (۱۳۰۸)، منتخبات ادبیات فارسی (۱۳۱۳)، رساله در تحقیق احوال و زندگانی مولانا جلال‌الدین محمد مشهور به مولوی (۱۳۱۵)، تاریخ ادبیات ایران (بعد از اسلام تا پایان تیموریان) (۱۳۱۷)

فرهنگ تازی به پارسی (با مشارکت چهار نفر از استادانِ دیگر) (۱۳۱۹) خلاصه مثنوی، به انتخاب و انضمام تعلیقات (۱۳۲۱)، فیه مافیه از گفتار مولانا جلال‌الدین محمد مشهور به مولوی (تصحیح) (۱۳۳۰) و کلیات شمس یا دیوان کبیر (۱۳۳۶–۱۳۴۸).

وی در 74 سالگی براثر سکته‌ی قلبی درگذشت و در حرم عبدالعظیم حسنی به خاک سپرده شد. مدتی پیش، شایعه‌ای مبنی بر فروش قبر ایشان منتشر شد اما تولیت حرم حضرت عبدالعظیم، با انتشار تصویر آرامگاه ایشان به شایعات پایان داد.

جوایز و افتخارات بدیع‌الزمان فروزانفر

  • تاسیس کرسی زبان فارسی در دانشگاه بیروت به دعوت این دانشگاه
  • اخذ مدرک دکترا از علی اصغر حکمت بدون تحصیل در دانشگاه و به خاطر فعالیت های ممتاز ادبی

بدیع‌الزمان فروزانفر
بدیع‌الزمان فروزانفر
نویسنده
نگارنده برای انتخاب ابیات در نظر گرفت که تنها ذوق شخصی را به داوری نپذیرد؛ چه ذوق هر کس مخصوص خود و درخور مزاج و تربیت و مشاهدات اوست بلکه درصدد برآمد که برای انتخاب میزانی ادبی معیاری علمی مقرر دارد که ابیات را بدان توان سنجید و نیک را از بد بازشناخت و این معیار جز علم بلاغت نیست و هنوز بلاغت زبان پارسی مدون نشده ولی قریب هفت سال است که خود برای استخراج قواعد این فن به تتبع کتب بلغا سرگرم است و بسیاری از قواعد آن را استخراج و تقریر کرده اما هنوز جرئت و فرصت تألیف نیافته است. لابد در انتخاب به اصول این فن که تا اندازه ای متداول و مشهور است متمسک گشت و ابیات را پس از رعایت شرایط مذکور به دستیاری ذوق به معیار اصول بلاغت سنجید و تا توانست اندیشه به کار برد و از ابیات ناپسند تجنب واجب داشت.

نقل‌قول از کتاب

زمانه پندی آزادوار داد مرا

زمانه چون نگری سر به سر همه پند است

به روز نیک کسان گفت تا تو غم نخوری

بسا کسا که به روز تو آرزومند است

(رودکی)


کتاب سخن و سخنوران، صفحه ۲۵

فریدون فرخ فرشته نبود

به مشک و به عنبر سرشته نبود

به داد و دهش یافت این نیکوی

تو داد و دهش کن فریدون توی

(فردوسی)


کتاب سخن و سخنوران، صفحه ۵۸

سفر مربی مرد است و آستانه‌ی جاه  

سفر خزانه‌ی مال است و اوستاد هنر 

(انوری)


کتاب سخن و سخنوران، صفحه ۳۵۰

به نظم و نثر کسی را گر افتخار سزاست

 مرا سزاست که امروز نظم و نثر مراست

(مسعود سعد سلمان)


کتاب سخن و سخنوران، صفحه ۲۰۵

او رفت و دلم باز نیامد ز برش

من چشم به ره، گوش به در بر اثرش

چشم آید زی گوش که داری خبرش؟

گوش آید زی چشم که دیدی دگرش؟

(خاقانی شروانی)


کتاب سخن و سخنوران، صفحه ۶۸۶