جامعه باز و دشمنان آن
کارل ریموند پوپر
نام مترجم عزتالله فولادونددرباره کتاب
کتاب «جامعه باز و دشمنان آن» نوشته کارل پوپر، یکی از تأثیرگذارترین و بحثبرانگیزترین آثار قرن بیستم در حوزه فلسفه سیاسی و اندیشه لیبرال دموکراتیک بهشمار میرود. این اثر که در سال ۱۹۴۵، درست در پایان جنگ جهانی دوم توسط انتشارات Routledge منتشر شد، طی دو جلد گسترده، به نقد تاریخی و فلسفی بنیادهای ایدئولوژیهای توتالیتر میپردازد.
پوپر نگارش این اثر را در تبعید در نیوزیلند آغاز کرد، جایی که در خلال جنگ جهانی دوم بهعنوان مهاجر اتریشی یهودی پناه گرفته بود. انگیزه نگارش کتاب را خود پوپر «واکنشی به ظهور فاشیسم، نازیسم و کمونیسم» عنوان کرده است. او این سه را، علیرغم تفاوت ظاهریشان، جلوههایی از یک بیماری فکری مشترک میدانست: «تاریخگرایی (Historicism) یا باور به یک مسیر اجتنابناپذیر تاریخی».
کتاب بهویژه با عنوان و سبک جسورانهاش مشهور شد. پوپر در جلد اول، افلاطون را دشمن جامعه باز مینامد، و در جلد دوم به سراغ هگل و مارکس میرود. انتخاب چنین شخصیتهایی – که اغلب مورد ستایش بودند – در آن زمان جسورانه و جنجالبرانگیز بود. پوپر استدلال میکند که این متفکران با ترویج ایده سرنوشت تاریخی یا ضرورتهای دیالکتیکی، راه را برای اقتدارگرایی و سرکوب فردیت هموار کردند. اما در اینجا فقط با ساختار کتاب و نگاه کلی پوپر سروکار داریم؛ محتوای این نقدها در بخش خلاصه بررسی خواهد شد.
نثر کتاب اگرچه فلسفی و متراکم است، اما در بسیاری از بخشها با زبانی روشن و حتی تحریککننده نوشته شده و برای خوانندگان غیرفیلسوف نیز قابل پیگیری است. کتاب بلافاصله پس از انتشار مورد توجه روشنفکران لیبرال قرار گرفت. ایزایا برلین آن را یکی از قویترین دفاعیههای عقلانی از دموکراسی نامید. برایان مگی آن را «ضروریترین متن فلسفه سیاسی قرن بیستم» میدانست، و جرج سوروس از این اثر برای نامگذاری بنیاد جهانی خود یعنی Open Society Foundations الهام گرفت. سوروس بعدها نوشت:« که کتاب پوپر، مبنای فلسفی تعهد من به دموکراسی و جامعه باز شد.»
با گذشت زمان، «جامعه باز و دشمنان آن» به یکی از ستونهای فکری جریان لیبرال دموکرات در جهان تبدیل شد. در دانشگاههای آکسفورد، هاروارد، دانشگاه لندن (LSE) و بسیاری از مؤسسات آکادمیک دیگر، این کتاب در فهرست متون درسی فلسفه سیاسی و فلسفه علم قرار گرفت. انتشاراتهای معتبری چون Princeton University Press و Routledge Classics نسخههای جدید و تجدیدنظرشدهای از این اثر را منتشر کردهاند.
در مقدمه چاپهای بعدی، پوپر توضیح میدهد که این کتاب نهفقط نقد فلسفی متفکران گذشته، بلکه دفاعی پرشور از روش علمی، خردگرایی، و آزادی سیاسی است. بهزعم او، جامعه باز همان جامعهای است که در آن افراد بتوانند تصمیمات حکومت را نقد کنند، بدون ترس از سرکوب یا عقوبت. به همین دلیل است که کتاب، با گذشت بیش از ۷۵ سال، همچنان زنده و محل بحث باقی مانده است.
بریده خواندنی
افلاطون میخواهد خواننده چنین استنتاج کند که: «عادلانه این است که من چیزی را که مال خودم است نگه دارم. جا یا مقام مـن (يا كار من) مال خودم است. پس عادلانه این است که در مقام خود بمانم (یا به کار خود بپردازم)». این همانقدر درست است که استدلال کنیم: «عادلانه این است که هر کس چیزی را که مال اوست نگه دارد و به آن عمل کند. نقشه دزدیدن پول شما مال من است پس برای من عادلانه است که نقشه خود را حفظ کنم و به آن عمل کنم، یعنی پول شما را بدزدم.» روشن است که نتیجهای که افلاطون میخواهد برای ما حاصل شود چیزی نیست جز شعبدهبازی ناشیانهای با معنای اصطلاح «مال خود». (مسأله این است که آیا عدالت اقتضا میکند که ما هر چه را به هر معنا «مال خودمان» باشد – مثلاً طبقه «خودمان» – نه تنها به چشم ملك، بلكه ملك ناگرفتنی خویش بنگریم؟ ولی چنین اصلی را حتی خود افلاطون هم باور ندارد زیرا این امر گذر به مذهب اشتراکی [= کمونیسم] را غیر ممکن میسازد. وانگهی، درمورد نگه داشتن فرزندان خود چه میتوان گفت؟) با این شعبده لفظی خام، افلاطون میخواهد چیزی را مسجل کند که ادامه آن را «نقطه تماسی بین نظر خودش درباره عدالت و معنای مردمپسند و عمومی آن کلمه مینامد. به این روش، بزرگترین فیلسوف قرون و اعصار میکوشد ما را قانع کند که طبیعت راستین عدالت را کشف کردهاست. سومین و آخرین استدلال بمراتب مهمتر و عبارت از توسل به مبادی اصالت کل یا اصالت جمع است و با این اصل ارتباط دارد که هدف فرد، حفظ ثبات دولت است.
عزتالله فولادوند
مترجمین
زندگینامه عزتالله فولادوند
عزتالله فولادوند متولد ۱۳۱۴در اصفهان است. پدر او، محمد فولادوند، قاضی دادگستری بود و مدتی به عنوان دادیار دادسرای اصفهان فعالت میکرد. گرچه او دستی هم بر آتش سیاست داشت و در دورههای پانزدهم و شانزدهم مجلس شورای ملی (از سال ۱۳۲۶ تا ۱۳۳۰) به عنوان نماینده شاهرود و بعد از آن در سال ۱۳۳۲در کابینه سپهبد فضلالله زاهدی، به عنوان معاون پارلمانی نخستوزیر مسئولیت داشت. عزت الله سالهای ابتدایی تحصیل و دوران متوسطه را در تهران گذراند و در میانه دوران متوسطه به انگلیس رفت تا در آنجا تحصیلش را ادامه دهد. اما به خاطر گران شدن ارز و فشاری که روی پدرش بود درسش را آنجا نیمه کاره رها کرد و به ایران برگشت. عزت الله فولادوند در همینجا دیپلم گرفت و برای بار دوم پس از پایان دبیرستان به اروپا و این بار به فرانسه رفت. او در پاریس مشغول تحصیل در رشته پزشکی بود که خواندن یک کتاب، زندگی او را برای همیشه تغییر داد. خودش تعریف می کند که: « روزی کتابی خواندم از برتراند راسل به نام «مسائل فلسفه» که بعدها شادروان منوچهر بزرگمهر آن را به فارسی ترجمه کرد. {با خواندن این کتاب} فهمیدم که گمشدهام را پیدا کردهام و آنچه میجستهام فلسفه است.» او به دنبال کشف علاقه اش، پزشکی را رها کرد، به آمریکا رفت و در دانشگاه کلمبیا لیسانس تا دکترای فلسفه اش را تکمیل کرد. بعد از آن و در اواخر سال ۱۹۶۲(۱۳۴۱) او به ایران بازگشت و مدتی بعد به اصرار یکی از دوستانش کار ترجمه را آغاز کرد. فولادوند اولین کتابش (گریز از آزادی اثر اریش فروم) را برای نشر فرانکلین ترجمه کرد. این کتاب موفقیت زیادی به دست آورد و ظرف مدت کوتاهی چندین بار تجدید چاپ شد و حتی از یونسکو جایزه گرفت. به دنبال این موفقیت علیرضا حیدری، مدیر انتشارات خوارزمی از فولادوند درخواست کرد که کتابی نیز برای این انتشارات ترجمه کند. انتخاب او کتاب «آلبر کامو» بود که به عنوان دومین اثرش آن را ترجمه کرد. اما بعد از آن او ازدواج کرد و درگیر مسائل دیگری شد تا بعد از انقلاب که آقای فولادوند کار نویسندگی و ترجمه را از سر گرفت. کتاب آمریکایی آرام محصول این دوره و بازگشت فولادوند به عرصه ترجمه است. فولادوند تا به امروز بیش از ۵۰ کتاب ترجمه و بیش از صد مقاله نوشته یا ترجمه کرده است.
درباره عزتالله فولادوند
عزت الله فولادوند یکی از برجستهترین مترجمان و پژوهشگران ایرانی در زمینه فلسفه و علوم انسانی است. او بهواسطه ترجمه آثار مهم فلسفی و اندیشه غربی به فارسی، شناخته شده و تأثیر بسزایی در گسترش اندیشه و فلسفه در ایران داشته است. به گفته علی دهباشی، «ما شناخت دقیق آثار و افکار نخبگانی مثل ارسطو، ماکیاولی، کانت، هگل، نیچه، پوپر، یاسپرس، گادامر، آرنت و نویمان را وامدار دکتر فولادوند هستیم.» ویژگی ترجمه عزت الله فولادوند نسبت به برخی مترجمین آثار فلسفی دهههای گذشته این است که چون خود او دکترای فلسفه از دانشگاهی آمریکایی دارد و از اصطلاحات فلسفی کاملا مطلع است واژههای معادلی که در زبان فارسی پیدا کرده دقیقا مفهومی را به دوش میکشند که در نظر بوده. ماهنامه مهرنامه در مقالهای درباره اهمیت نقش فولادوند در ترجمه مینویسد: «نسل ما همه مديون فولادوند است. نسلي كه در سيلابي از كتابهاي ايدئولوژيك چپ اسلامي و چپ ماركسيستي متولد شده بود در دوره جواني با آثار مترجمي مستقل روبهرو شد. مردي بيهياهو كه پيشتاز آشنايي با فلسفه سياسي آزاديخواهي در ايران امروز است.»
عزتالله فولادوند بهدلیل شخصیت آرام، دوری از جنجالهای رسانهای و تمرکز صرف بر کار علمی، همواره چهرهای محترم در میان جامعه فرهنگی و فکری ایران بوده است. او بیشتر وقت خود را صرف مطالعه و ترجمه میکند و کمتر در محافل عمومی حاضر میشود. این رویکرد او باعث شده است که آثارش بهعنوان نمونههایی از کار علمی بیحاشیه و دقیق شناخته شوند.
عزتالله فولادوند یکی از مهمترین مترجمان و مروجان اندیشه فلسفی در تاریخ معاصر ایران است. ترجمههای او همچنان بهعنوان منابع اصلی در دانشگاهها و محافل فکری استفاده میشوند و نقش او در گسترش فلسفه مدرن در ایران بیبدیل است. ترجمههای او به دلیل دقت در انتقال مفاهیم و حفظ ساختار فکری نویسنده اصلی، مورد توجه خاص قرار گرفته است. او تلاش کرده زبان ترجمههایش برای خوانندگان فارسیزبان روان و قابلفهم باشد. فولادوند همواره کوشیده تا روح متن اصلی را در ترجمه خود حفظ کند و از افزودن یا تفسیر شخصی در متن بپرهیزد.
از جمله آثار مهم ترجمهشده توسط عزتالله فولادوند میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- آیا انسان پیروز خواهد شد اثر اریک فروم
- خشونت و انقلاب اثر هانا آرنت
- مردان اندیشه اثر برایان مگی
- اندیشه سیاسی کارل پوپر اثر جرمی شی یر مر
- برج فرازان اثر باربارا تاکمن
- زندگی نامه فلسفی من اثر کارل یاسپرس
- آلبرکامو اثر کانر کروز اوبراین
- نیچه و مسیحیت اثر کارل یاسپرس
- و ...
جوایز عزتالله فولادوند
- دریافت جایزه دوره های هشتم و نهم کتاب سال جمهوری اسلامی ایران برای ترجمه کتابهای «فلسفه کانت» و «آگاهی و جامعه»
- برنده جایزه ترجمه ممتاز از یونسکو برای کتاب «گریز از آزادی»
- تقدیر از سوی مراکز فرهنگی و دانشگاهی
