درباره کتاب
«گیتا»، يكي از قديميترين و مهمترين كتابهاي فلسفي و معرفتشناختي تاريخ بشر است كه دست بر قضا روي هنديها اثرات زيادي هم گذاشته است. اين بخش، مقدسترين و مهمترين بخش حماسه هندي معروف به «ماهابهارات» است. بهگود گيتا (نام اصلی کتاب) از دو كلمه «بهگوان» به معنای «خدا» و «گیتا» به معناي «سرود و نغمه» شكل گرفته است. به همين دليل است كه عنوان دوم كتاب «سرود خدايان» است. چاپ اول اين كتاب به ترجمه محمدعلي موحد، كه خود از بزرگان عرصه پژوهش و فلسفه در ايران است، در سال ۱۳۴۴ شمسي روانه بازار شد. البته پیش از آن، ترجمههاي ديگری از اين كتاب و خود کتاب ماهابهارات انجام شده بود، اما طبيعتا ترجمهاي كه شخصي چون موحد انجام بدهد، وزني ديگر دارد. بعد از چاپ اول تا زمان انقلاب و دهه شصت اتفاق ديگري براي كتاب نيفتاد تا اينكه در بهمنماه ۱۳۷۴، گیتا با تجديد نظر، دوباره بازنشر شد و بعد از آن، بازنشرهاي ديگر كتاب نيز اتفاق افتاد.
همانطور كه اشاره شد، اين بخش از اسرارآميزترين بخشهاي حماسه هندي ماهابهارات است كه ۱۸ فصل و ۷۰۰ بيت را در بر ميگيرد. اين كتاب در واقع، حالت شعرواره داشته و ماجراي گفتگوهاي كريشنا، يكي از خدايان هندو با سربازي به نام ارجن يا ارجونا است. در واقع ارجونا سوال ميپرسد و پاسخهاي كريشنا، ماهيت و مسير كتاب را مشخص ميكند. ارجونا بزرگترين كمانگير زمانه خود است و ناخواسته در جريان يك جنگ داخلي در هند، در مييابد كه بايد خويشاوندان خود در صف مقدم دشمن را بكشد. او دچار ترديدهاي فراوان شده و اين كتاب، قصد دارد كه از مبدأ ترديدهاي يك جنگجو، كه نمادي از تقابل براي كسب دنياست، به مقصد روشنيدگي و عدم تعلق و عدم اضطراب برسد. هنديها به واسطه تحت تأثير قرار گرفتن از چنين كتابهايي است كه به ملتي صلحطلب شهره شدهاند.
بریده خواندنی
ارجونا
ای کرشنا اینک که خویشاوندان خود را آمادهی جنگ مییابم،
پایم سستی میگیرد و دهانم میخشکد لرزه بر اندامم میافتد.
و موی بر تنم راست میشود،
کمان «گاندیو» از دستم فرو میافتد،
و پوست تنم آتش میگیرد.
مرا پای ایستادن نیست.
دلم به گردابی اندر است،
و فالهای بدمیبینم.
«کرشنا» من نه پیروزی میخواهم و نه ملک و نه شادمانی.
از کشتن کسان خویشم چه خیری حاصل آید؟
محمدعلي موحد
مترجمین
زندگینامه محمدعلي موحد
محمدعلي موحد، از چهرههاي شاخص حوزه فرهنگ و ادب ايران كه پژوهشها و نوشتههاي شاخصي از او به يادگار مانده در خرداد ۱۳۰۲ در تبريز به دنيا آمد. تحصيلات ابتدايياش را در همان تبريز گذراند و برای گذراندن دوران متوسطه به تهران آمد. در سال ۱۳۱۹ ديپلم ادبی گرفت. البته در نوجوانی، مدتي نيز مسئوليت خانوادهاش را بعد از فوت پدرش عهدهدار و ناچار شد كه به تبريز برگردد و بين تهران و تبريز در تردد باشد. در سال ۱۳۲۹ به شركت نفت در آبادان رفت. آبادان آن موقع به واسطه حضور انگليسيها، به لحاظ فرهنگی ارتقا پیدا کرده بود. موحد در اين دوره سردبير روزنامه شركت نفت شد اما به زودی، در سال ۱۳۳۲ به تهران برگشت و كارهاي ترجمه و تحقيقات حرفهاي خود را شروع كرد. بعدها نيز از دانشگاه تهران دكتراي حقوق گرفت و مدتها در زمينه حقوق نفت كار ميكرد. موحد در سال ۱۳۳۸براي ادامهی تحصيل راهي انگلستان شد. در اين دوره بود كه او با ايرانشناسان معروفي چون آربري، لاكهارت و مينورسكي آشنا و علاقمند شد تا در حوزهی ایرانشناسی فعالت کند. سراغاز فعاليتهاي نسخهپژوهي او در حوزه نسخههاي ايراني موزه بريتانيا از همین دوره است.
بعد از بازگشت از انگلستان موحد سرگرم کار در حوزه حقوق، تدريس در دانشگاه و ... شد. غالب كارها و آثار او در حوزه ادبيات، عرفان، تاريخ و ... بوده است. همچنين مشاورهها و همكاريهاي او در حوزه نفت نيز، باعث شد تا موقعيتهاي بالايي در وزارت نفت پيدا كرده و اين همكاري تداوم داشته باشد.
او از اعضاي نامدار فرهنگستان ادب و زبان فارسي نيز محسوب ميشود. از اين چهره شاخص فرهنگ و انديشه ايراني، چه در ترجمه، چه در تحقيق، چه در تصحیح و چه در تأليف آثار شاخصي به جاي مانده است؛ از جمله آثار او ميتوان به در كشاكش دين و دولت، ابن بطوطه، رساله در مناقب خداوندگار، باغ سبز، خمي از شراب رباني، فصوص الحكم، گيتا، مقالات شمس تبریزي و ... اشاره كرد.
درباره محمدعلي موحد
محمدعلي موحد، از معدود بزرگان عرصه فرهنگ و انديشه و ادب ايراني است كه جزو شخصيتهاي جامعالشرايط محسوب ميشود. به طوري كه هم در عرصه ادبيات فارسي كار کرده است، هم در عرصه تاريخ و حقوق، هم در عرصه عرفان ايران و جهان و ... معمولا عادت كردهايم كه بيشتر بزرگان را متخصص در يك حوزه بدانيم، اما چنين اصلي درباره موحد صدق نميكند. جالب اینکه او همه حوزهها را هم به خوبي به پيش برده و نيمهكاره رهايشان نكرده. مثلا در حوزه حقوق نفت، تا بالاترين سمتهاي اجرايي را دنبال كرده و كلي پژوهش و كتاب و ... در اين زمينه از خود به يادگار گذاشته است. در حوزههاي ديگر نيز چنين رفتار كرده است. او در حوزه ترجمه و نگارش نيز، قدرت قلم و دقت و شيوايي بالايي دارد و همين باعث شده تا ترجمههايش به شدت مورد توجه قرار بگيرد و جزو استانداردهاي اين حوزه قلمداد شود. موحد همچنين به واسطه داشتن سمتهاي اجرايي بالا، قدرت اجرايي خوبي هم داشته و این ویژگی را توانسته در پژوهشها و آثارش به کار گیرد و به نوعي مخاطب را با آثاری مواجه کند كه هم نظم و هم قريحه خوبي دارند. به همين دليل است كه غالبا ترجمههايش مورد تشويق بزرگان زمانه هم قرار گرفته است.
جوايز و افتخارات محمدعلي موحد:
- جایزه ادبی و تاریخی دکتر محمود افشار (۱۳۹۴)
- عضو پيوسته فرهنگستان زبان و ادب فارسي
- جايزه كتاب سال براي تصحيح مقالات شمس تبريزی ( ۱۳۶۹)
- نشان عالي كميسيون ملي يونسكو به پاس هفت دهه خدمات فرهنگي و ادبي (۱۳۹۷)
- نشان درجه اول علمي ادبي ايران (سال ۱۳۸۶)
