خشونت و اندیشه هایی درباره سیاست و انقلاب

نام مترجم عزت‌الله فولادوند
سال چاپ ۱۳۵۹
تعداد صفحه ۲۰۸
تعداد تجدید چاپ ۵
شابک ۹۷۸-۹۶۴-۴۸۷-۱۴۸-۱

درباره کتاب

کتاب خشونت (On Violence)، اثر هانا آرنت برای بار نخست در سال ۱۹۷۰ منتشر شده است. این کتاب یکی از تأثیرگذارترین آثار نویسنده در حوزه فلسفه سیاسی است کهش در آن به بررسی ماهیت خشونت، رابطه آن با قدرت و نقش آن در سیاست مدرن می‌پردازد.​

آرنت نگارش این اثر را در تابستان ۱۹۶۸ آغاز کرد، زمانی که جهان شاهد افزایش خشونت‌های سیاسی و اجتماعی بود. این کتاب ابتدا به‌صورت مقاله‌ای در مجموعه «بحران‌های جمهوری» (Crises of the Republic) منتشر شد، اما به‌دلیل اهمیت و انسجام خاص آن، بعدها به‌شکل جداگانه نیز به‌عنوان کتابی مستقل به چاپ رسید. نسخه آلمانی این اثر نیز با عنوان Macht und Gewalt در همان سال ۱۹۷۰ منتشر شد. ممکن است تصور شود که این نسخه ترجمه‌ای از کتاب انگلیسی بوده است، اما در واقع هر دو متن به‌صورت همزمان و با نظارت مستقیم آرنت آماده و منتشر شده بودند.

دهه ۱۹۶۰ میلادی، دوره‌ای پرتلاطم در تاریخ سیاسی و اجتماعی غرب بود. جنگ ویتنام، جنبش‌های حقوق مدنی، اعتراضات دانشجویی و ترورها، فضای عمومی را تحت تأثیر قرار داده بود. آرنت در این بستر، به تحلیل فلسفی خشونت پرداخت و تلاش کرد تا تمایز میان قدرت و خشونت را روشن سازد. او معتقد بود که خشونت و قدرت دو مفهوم متفاوت‌اند و نباید آن‌ها را معادل دانست.​ به عقیده او قدرت از توافق جمعی و کنش مشترک افراد ناشی می‌شود، در حالی که خشونت ابزاری است که در غیاب قدرت به‌کار می‌رود.

کتاب خشونت در ترجمه فارسی سه بخش اصلی دارد. بدنه کتاب، ضمایم و مصاحبه‌ای با هانا آرنت من باب مباحث کتاب. این بخش آخر در نسخه اصلی کتاب نبوده و‌به ابتکار مترجم به آن اضافه شده است.

در نهایت باید گفت که کتاب خشونت، تأثیر عمیقی بر مطالعات فلسفه سیاسی، جامعه‌شناسی و علوم سیاسی داشته است. تحلیل‌های آرنت در این اثر، به‌ویژه در زمینه تمایز میان قدرت و خشونت، همچنان در مباحث معاصر درباره سیاست، انقلاب و اعتراضات مدنی مورد استناد قرار می‌گیرد.​

The Nation ماهنامه آمریکایی
«تحلیلی دقیق، عمیق و با نثری روان و شفاف که چارچوبی ایده‌آل برای درک آشفتگی‌های زمانه ما فراهم می‌آورد.»
Kirkus Reviews سایت مرورنویسی
«اگرچه این اثر در مقایسه با گزارش‌های آرنت درباره آیشمن و آثار فلسفی‌اش مختصرتر است، اما همچنان بینش‌های تاریخی قابل‌توجهی ارائه می‌دهد.»
Kirkus Reviews سایت مرورنویسی
«مقاله‌ای کوتاه و کمتر شیک از خانم آرنت درباره خشونت سیاسی. عناصر موضوعی حول اعتراضات دانشجویی می‌چرخند. عملیات مخرب آن‌ها و تمجید از خشونت که همان‌طور که او می‌گوید، به نظریه انقلابی غالب تبدیل شده‌اند.»
جاناتان شل نویسنده صلح‌گرا
در کتاب The Unconquerable World، می‌نویسد: «در واقع آرنت می‌گوید: جایگزینی خشونت به‌جای قدرت می‌تواند پیروزی به‌دست آورد، اما بهای آن بسیار سنگین است؛ زیرا پیروزی نیز در قالب قدرت، تاوان خود را می‌دهد.»
معصومه علی‌اکبری منتقد فلسفی و فرهنگی
در وب‌سایت «انسان‌شناسی و فرهنگ» می‌نویسد: «ترجمه فارسی این کتاب به‌مثابه مصداقی از موضوع مورد بررسی هانا آرنت، یعنی انقلاب‌ها و شورش‌ها قربانی شد... این کتاب حتی از دست و دید اهل فلسفه و دانشجویان علوم انسانی هم دور ماند.» همچنین علی‌اکبری به توانمندی فولادوند در انتقال مفاهیم فلسفی به زبان فارسی اشاره می‌کند و ترجمه او را نمونه‌ای از توانایی زبان فارسی در انتقال اندیشه‌های مدرن غرب به فرهنگ ایرانی می‌داند.

بریده خواندنی

«البته این اندیشهای اطمینان‌بخش است که برای یافتن جهانی بهتر فقط لازم است به آینده گام بگذاریم (که به هرحال نمی‌توانیم نگذاریم)، ولی حتی بر این تصور هم پاره‌ای آثار غم‌انگیز جنبی مترتب است. نخست این واقعیت ساده که آینده عمومی بشر، چیزی برای زندگی فرد که آتیه مسلم آن مرگ است، در برندارد. ولی اگر این را هم نادیده بگیریم و فقط بر حسب کلیات بیندیشیم، باز این برهان به زیان پیشرفت باقی است که به قول هرتسن «رشد بشر نوعی بی‌انصافی در زمان است زیرا دیرآمدگان می‌توانند از رنج پیشینیان استفاده کنند بی‌آنکه همان بها را بپردازند»، یا به گفته کانت «این همیشه اسباب حیرت خواهد بود… که نسل‌های پیشین به نظر می‌رسد کار سنگین خود را فقط به خاطر نسل‌های پسین انجام داده باشند… و تنها آنان که آخر می‌رسند از بخت نیک می‌توانند در بنائی کامل اقامت کنند.» ولی به هر حال این عیبها که به‌ندرت هم کسی بدانها توجه می‌کرد، به پای آن حسن بزرگ نمی‌رسند که پیشرفت بدون ایجاد وقفه در پیوستگی زمان، گذشته را تبیین می‌کند و به‌علاوه می‌تواند اعمال ما را در آینده راهنما باشد. این همان چیزی است که مارکس با وارونه کردن هگل کشف کرد بدین معنا که او جهت نگاه مورخ را تغییر داد و به عوض اینکه به گذشته بنگرد، توانست دیدگان را با اطمینان به سوی آینده معطوف دارد. پیشرفت به این پرسش مزاحم پاسخ می‌دهد که «حالا چه کنیم؟» جواب در پایینترین حد این است که: برویم آنچه داریم به پایه چیزی بهتر و بزرگ‌تر و مانند آن برسانیم.»

دریافت نمونه کتاب
عزت‌الله فولادوند
مترجمین
عزت‌الله فولادوند

زندگی‌نامه‌ عزت‌الله فولادوند

عزت‌الله فولادوند متولد ۱۳۱۴در اصفهان است. پدر او، محمد فولادوند، قاضی دادگستری بود و مدتی به عنوان دادیار دادسرای اصفهان فعالت می‌کرد. گرچه او دستی هم بر آتش سیاست داشت و در دوره‌های پانزدهم و شانزدهم مجلس شورای ملی (از سال ۱۳۲۶ تا ۱۳۳۰) به عنوان نماینده شاهرود و بعد از آن در سال ۱۳۳۲در کابینه سپهبد فضل‌الله زاهدی، به عنوان معاون پارلمانی نخست‌وزیر مسئولیت داشت. عزت الله سال‌های ابتدایی تحصیل و دوران متوسطه را در تهران گذراند و در میانه دوران متوسطه به انگلیس رفت تا در آنجا تحصیلش را ادامه دهد. اما به خاطر گران شدن ارز و فشاری که روی پدرش بود درسش را آنجا نیمه کاره رها کرد و به ایران برگشت. عزت الله فولادوند در همینجا دیپلم گرفت و برای بار دوم پس از پایان دبیرستان به اروپا و این بار به فرانسه رفت. او در پاریس مشغول تحصیل در رشته پزشکی بود که خواندن یک کتاب، زندگی او را برای همیشه تغییر داد. خودش تعریف می کند که: « روزی کتابی خواندم از برتراند راسل به نام «مسائل فلسفه» که بعدها شادروان منوچهر بزرگمهر آن را به فارسی ترجمه کرد. {با خواندن این کتاب} فهمیدم که گمشده‌ام را پیدا کرده‌ام و آنچه می‌جسته‌ام فلسفه است.» او به دنبال کشف علاقه اش، پزشکی را رها کرد، به آمریکا رفت و در دانشگاه کلمبیا لیسانس تا دکترای فلسفه اش را تکمیل کرد. بعد از آن و در اواخر سال ۱۹۶۲(۱۳۴۱) او به ایران بازگشت و مدتی بعد به اصرار یکی از دوستانش کار ترجمه را آغاز کرد. فولادوند اولین کتابش (گریز از آزادی اثر اریش فروم) را برای نشر فرانکلین ترجمه کرد. این کتاب موفقیت زیادی به دست آورد و ظرف مدت کوتاهی چندین بار تجدید چاپ شد و حتی از یونسکو جایزه گرفت. به دنبال این موفقیت علیرضا حیدری، مدیر انتشارات خوارزمی از فولادوند درخواست کرد که کتابی نیز برای این انتشارات ترجمه کند. انتخاب او کتاب «آلبر کامو» بود که به عنوان دومین اثرش آن را ترجمه کرد. اما بعد از آن او ازدواج کرد و درگیر مسائل دیگری شد تا بعد از انقلاب که آقای فولادوند کار نویسندگی و ترجمه را از سر گرفت. کتاب آمریکایی آرام محصول این دوره و بازگشت فولادوند به عرصه ترجمه است. فولادوند تا به امروز بیش از ۵۰ کتاب ترجمه و بیش از صد مقاله نوشته یا ترجمه کرده است.

درباره عزت‌الله فولادوند

عزت الله فولادوند یکی از برجسته‌ترین مترجمان و پژوهشگران ایرانی در زمینه فلسفه و علوم انسانی است. او به‌واسطه ترجمه آثار مهم فلسفی و اندیشه غربی به فارسی، شناخته شده و تأثیر بسزایی در گسترش اندیشه و فلسفه در ایران داشته است. به گفته علی دهباشی، «ما شناخت دقیق آثار و افکار نخبگانی مثل ارسطو، ماکیاولی، کانت، هگل، نیچه، پوپر، یاسپرس، گادامر، آرنت و نویمان را وامدار دکتر فولادوند هستیم.» ویژگی ترجمه عزت الله فولادوند نسبت به برخی مترجمین آثار فلسفی دهه‌های گذشته این است که چون خود او دکترای فلسفه از دانشگاهی آمریکایی دارد و از اصطلاحات فلسفی کاملا مطلع است واژه‌های معادلی که در زبان فارسی پیدا کرده دقیقا مفهومی را به دوش می‌کشند که در نظر بوده. ماهنامه مهرنامه در مقاله‌ای درباره اهمیت نقش فولادوند در ترجمه می‌نویسد: «نسل ما همه مديون فولادوند است. نسلي كه در سيلابي از كتاب‌هاي ايدئولوژيك چپ اسلامي و چپ ماركسيستي متولد شده بود در دوره‌ جواني با آثار مترجمي مستقل روبه‌رو شد. مردي بي‌هياهو كه پيشتاز آشنايي با فلسفه‌ سياسي آزادي‌خواهي در ايران امروز است.»

عزت‌الله فولادوند به‌دلیل شخصیت آرام، دوری از جنجال‌های رسانه‌ای و تمرکز صرف بر کار علمی، همواره چهره‌ای محترم در میان جامعه فرهنگی و فکری ایران بوده است. او بیشتر وقت خود را صرف مطالعه و ترجمه می‌کند و کمتر در محافل عمومی حاضر می‌شود. این رویکرد او باعث شده است که آثارش به‌عنوان نمونه‌هایی از کار علمی بی‌حاشیه و دقیق شناخته شوند.

عزت‌الله فولادوند یکی از مهم‌ترین مترجمان و مروجان اندیشه فلسفی در تاریخ معاصر ایران است. ترجمه‌های او همچنان به‌عنوان منابع اصلی در دانشگاه‌ها و محافل فکری استفاده می‌شوند و نقش او در گسترش فلسفه مدرن در ایران بی‌بدیل است. ترجمه‌های او به دلیل دقت در انتقال مفاهیم و حفظ ساختار فکری نویسنده اصلی، مورد توجه خاص قرار گرفته است. او تلاش کرده زبان ترجمه‌هایش برای خوانندگان فارسی‌زبان روان و قابل‌فهم باشد. فولادوند همواره کوشیده تا روح متن اصلی را در ترجمه خود حفظ کند و از افزودن یا تفسیر شخصی در متن بپرهیزد.

از جمله آثار مهم ترجمه‌شده توسط عزت‌الله فولادوند می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

  • آیا انسان پیروز خواهد شد اثر اریک فروم
  • خشونت و انقلاب اثر هانا آرنت
  • مردان اندیشه اثر برایان مگی
  • اندیشه سیاسی کارل پوپر اثر جرمی شی یر مر
  • برج فرازان اثر باربارا تاکمن
  • زندگی نامه فلسفی من اثر کارل یاسپرس
  • آلبرکامو اثر کانر کروز اوبراین
  • نیچه و مسیحیت اثر کارل یاسپرس
  • و ...

جوایز عزت‌الله فولادوند

  • دریافت جایزه دوره های هشتم و  نهم کتاب سال جمهوری اسلامی ایران  برای ترجمه کتاب‌های «فلسفه کانت» و «آگاهی و جامعه»
  • برنده جایزه ترجمه ممتاز از یونسکو برای کتاب «گریز از آزادی»
  • تقدیر از سوی مراکز فرهنگی و دانشگاهی
نویسنده

مترجم
در کتاب حاضر موضوع بحث تحقیق در چیستی و چرایی و پیامدهای خشونت است اما این نکته را نیز باید بیفزاییم که فرض از این بحث محکوم کردن خشونت نیست. با اینکه در عواقب مصیبت‌بار خشونت‌گری تردید نیست و بنابراین هیچ‌کس نمی‌تواند مگر به بهانه دفاع از برخی اصول عالی حکم به درستی آن دهد، اما با توجه به اهمیت غریزه‌ها در طبیعت آدمی و نقش خطیر هیجانات در زندگی از واقع‌بینی به دور خواهد بود اگر بخواهیم خشونت را یکسره محکوم کنیم و خواهان طرد آن از قلمرو رفتار بشر گردیم. افزون بر آن در زندگی مواردی پیش می‌آید که به گفتۀ نویسنده «خشونت، یعنی مبادرت به عملی بدون بحث و گفتار و بدون اندیشیدن به نتایج، تنها راهی است که بتوان ترازوی عدالت را دوباره به حال ترازمندی درآورد.» به بیان دیگر، خشونت ممکن است از عواطف عالی سرچشمه بگیرد و هدفی والا داشته باشد.

نقل‌قول از کتاب

«در مورد آدمی، تنها چیزی که می‌توان گفت این است که «ما کمال‌پذیر به‌دنیا می‌آییم ولی هرگز به حد کمال نخواهیم رسید.»


کتاب خشونت، صفحه ۴۷

«عصرما آنقدر پر از اباطیل است که تعیین آنکه رتبه‌ی اول به کدام تعلق می‌گیرد کار سختی است. »


کتاب خشونت، صفحه ۱۸۲

«خشونت همیشه می‌تواند قدرت را نابود کند. موثرترین فرمان از لوله‌ی تفنگ بیرون می‌آید و آنا به کامل‌ترین اطاعت می‌انجامد. چیزی که هرگز ممکن نیست از لوله تفنگ بیرون آید، قدرت است.»


کتاب خشونت، صفحه ۸۰

«صورت افراطی قدرت این است که همه در مقابل یکی قرار بگیرند. شکل افراطی خشونت آن است که یکی در برابر همه بایستد.»


کتاب خشونت، صفحه ۶۷

«کسی لایق فرمان راندن است که بتواند به خوبی اطاعت کند.»


کتاب خشونت، صفحه ۶۳