تاریخ طبیعی دین

نام مترجم حمید عنایت
سال چاپ ۱۳۹۶
تعداد صفحه ۱۶۰
تعداد تجدید چاپ ۵
شابک ۹۷۸-۹۶۴۱۲۴۵۰۵۶

درباره کتاب

کتاب «تاریخ طبیعی دین» نوشته‌ دیوید هیوم، فیلسوف اسکاتلندی قرن ۱۸، اولین بار در سال ۱۷۵۷ منتشر شد. این کتاب یکی از آثار مهم در زمینه فلسفه دین و تحلیل ماهیت دین و باورهای دینی به حساب می‌آید. هیوم در این کتاب سعی دارد تا تاریخ پیدایش دین و چگونگی شکل‌گیری و گسترش آن را از منظر فلسفی بررسی کند.

این کتاب در پانزده بخش کوتاه نوشته شده است که برخی از آنها عبارتند از: بنیاد شرک، پیدایی خداپرستی از شرک، فرود و فراز شرک و خداشناسی و…..

هیوم در این کتاب به بررسی منشاء دین پرداخته و سعی می‌کند نشان دهد که دین در جوامع ابتدایی انسان‌ها چگونه شکل گرفته است. او معتقد است که دین غریزی نیست. در واقع دین بر خلاف خویشتن دوستی، تولید مثل، عشق و… از غرایز اصلی انسان به شمار نمی رود. بلکه باورهای دینی اغلب ناشی از ترس و نیاز انسان‌ها به توضیح امور ناشناخته مانند بلایای طبیعی و بیماری‌ها است. نویسنده در این کتاب تمایز بین دو نوع دین را بررسی می‌کند: «دین طبیعی» که بر اساس عقل و مشاهده‌ طبیعی از جهان بنا شده است و «دین‌های غیرطبیعی» که بر اساس وحی و آموزه‌های دینی از منابع مذهبی خاص شکل می‌گیرد.

یکی از بخش‌های مهم کتاب، بررسی تاثیرات فرهنگی و اجتماعی دین بر جوامع است. هیوم به طور خاص به سنت‌ها و آداب‌ و رسوم مذهبی و چگونگی شکل‌گیری آنها در جوامع مختلف اشاره دارد، همچنین در این کتاب، هیوم از روش‌های فلسفی و تجربی برای بررسی دین استفاده می‌کند و تلاش دارد که دین را از منظر عقل و تجربه بشری مورد نقد قرار دهد.

کتاب تاریخ طبیعی دین از جمله آثار تاثیرگذار در فلسفه دینی و تاریخ فلسفه است که بسیاری از فیلسوفان بعدی همچنان به آن ارجاع می‌دهند.

Goodreads بزرگ‌ترین سایت جهان برای خوانندگان و توصیه کتاب
خواندن این اثر برای دانشجویان فلسفه و دین ضروری است و آثار آن بر جامعه و سیاست حائز اهمیت است.
Amazon
این اثر برجسته‌ای از یک انسان‌شناسی مذهبی است. با این حال، بسیار روشنگر است و بینش قابل استفاده‌ای را از نظرات هیوم در مورد دین ارائه می‌دهد.
حمید عنایت مترجم
مترجم در مقدمه‌ ترجمه‌اش اشاره می‌کند که تاریخ طبیعی دین یکی از مهم‌ترین آثار دیوید هیوم است که در آن به بررسی منشأ دین و باورهای دینی از منظر فلسفی پرداخته می‌شود. عنایت معتقد است که هیوم در این کتاب، دین را به عنوان یک پدیده‌ اجتماعی و روان‌شناختی تحلیل کرده است و در تلاش است تا نشان دهد که باورهای دینی نه بر اساس شواهد عقلانی، بلکه بیشتر بر اساس ترس و نیازهای انسانی شکل گرفته‌اند.

بریده خواندنی

این نکته سزاوار دقت است که آئین‌های دینی در اندیشه آدمی همواره گوئی در فرود و فرازند و آدمیان به طور طبیعی میل دارند که از بت‌پرستی به مرتبه بلند خداشناسی برسند و از خداشناسی به پایه بت‌پرستی فرود آیند.

عوام نادان، یا {بهتر بگوییم} همه‌ آدمیزادگان جز چند تن، چون نادان و بی‌دانش‌اند، هرگز اندیشه خود را تا آسمان‌ها بالا نمی‌برند یا در پی شناخت ساختمان نهانی سبزیها یا تنهای جانوران بر نمی‌آیند، تا بتوانند بر هستی اندیشه برین یا مشیت نخستینی آگاه شوند که همه‌ بخش های طبیعت را منظم کرده است. آنان به این آثار شگفت‌آور با چشمی تنگ تر و خود پرستانه‌تر می‌نگرند و چون خوشبختی و تلخ کامی خویش را وابسته‌ نفوذ نهانی ویزهای جهان بیرون می‌پندارند، پیوسته با دقت به نگرش در آن علتهای ناشناخته‌ای می‌پردازند که بر همه‌ی رویداد های طبیعت فرمانروایند و با تدبیر توانا اما آرام خویش، خوشی و درد و نیکی و بدی را {میان آدمیان} بخش میکنند. هنوز هم آدمی‌زادگان در هر تنگنایی از این علت‌های ناشناخته یاری می‌جویند. این نمای کلی یا تصویر آشفته (ی آن علت‌های ناشناخته) موضع دائم امیدها و بیم‌ها و آرزوها و پرهیزهای آدمی است. اما اندیشه پرتکاپوی انسان، اندک اندک، چون در این تصور مبهم و کلی چیزهایی که پیوسته به آنها سرگرم است آرایش مطلوب خود را نمی‌یابد، می‌کوشد که آن علت‌ها را عینیت بخشد و به وجهی درآورد که بیشتر در خورد فهم طبیعی خود باشد. پس آن علت‌ها را هستی‌های فرا می‌نماید دارای حس و خرد، همچون آدمی‌زاد، که کارش انگیخته مهر یا کین است و رأیش با پیشکش و التماس و نماز و قربانی دگرگونی می‌پذیرد. بنیاد دین و سرآغاز بت‌پرستی یا شرک همین است.

دریافت نمونه کتاب
حمید عنایت
مترجمین
حمید عنایت

زندگی‌نامه حمید عنایت

حمید عنایت، یکی از مترجمان و متفکران برجسته ایرانی، همراه برادر دو قلویش محمود عنایت (پزشک و نویسنده)، در 8 شهریور 1311 در تهران به دنیا آمد. مادر او، از بازماندگان خاندان قاجار و پدرش سید علی عنایت، روحانی زاده و اهل دین و دانش بود. سید علی و برادرانش در پی فشارها و سیاست‌های رضاخانی، لباس روحانیت را کنار گذاشته و در یک دفتر اسناد رسمی، محضرداری می‌کردند. خانواده عنایت خانواده‌ای فرهنگی و ادبی و خانه‌شان محفل شعرا و ادبایی مثل نیما یوشیج بود. در این مجالس بود که حمید با اشعار حافظ و مولوی آشنا شد و ریشه ادب دوستی درونش پا گرفت. گرچه وقتی او 13 ساله بود، پدرش از دنیا رفت و پای این محافل از خانه شان جمع شد و پسر در مسیر پر فراز و نشیب علم آموزی تنها ماند. عنایت ایام تحصیل را در مدارس مختلف گذراند. سه سال در مدرسه سپهر، دو سال در مدرسه ارامنه، بعد در مدرسه فیروزبهرام زرتشتی و سپس در دبیرستان دارالفنون. او زبان ارمنی را در دوران دبستان و از هم‌نشینی با کودکان ارمنی یاد گرفت و زبان انگلیسی را به صورت خود آموز از دوران دبیرستان. در همین دوران عربی را هم دست و پا شکسته از مادربزرگ قرآن خوانش آموخت و بعد بزرگتر که شد به کلاس فرانسه رفت و همینطور با یادگیری زبان های ایران باستان جلو رفت. کار ترجمه را هم از دوره دبیرستان و با ترجمه داستان های کوتاه برای مجله هفتگی تهران مصور شروع کرد و بعدا نخستین کتابش را در ۲۲ سالگی ترجمه کرد و به چاپ رساند. این کتاب شامل داستان هایی از برنارد شاو، جک لندن و.. می‌شد که از انگلیسی و فرانسه به فارسی برگردانده شده بود. بعد از پایان مدرسه، حمید عنایت در دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران پذیرفته شد و مدرک کارشناسی علوم سیاسی و فلسفه گرفت. او دوره لیسانس را با کسب رتبه اول از دانشگاه تمام کرده بود و آن زمان به نفرات اول رشته‌های مختلف بورسیه تحصیل در فرنگ اعطا می‌شد اما چون رشته عنایت، علمی به حساب نمی‌آمد، این بورسیه به او تعلق نگرفت. بنابراین عنایت که می‌خواست برای ادامه تحصیل به انگلیس برود تصمیم گرفت بیشتر کار و پس‌انداز کند و شخصا به اروپا برود. او آن زمان آنقدر دانش انگلیسی‌اش بالا رفته بود که توانست در سفارت ژاپن در تهران استخدام شود و آنجا زبان ژاپنی یاد بگیرد. در نهایت حمید عنایت با پس‌انداز دو سال کار، توانست به انگلیس برود. و از ۱۳۳۵ تا ۱۳۴۱ در دانشکده اقتصاد دانشگاه لندن تحصیل کرد و در نهایت مدرک کارشناسی ارشد و دکترای خود را در رشته علوم سیاسی از این دانشگاه گرفت. موضوع رساله دکترای او «تاثیر غرب بر ناسیونالیسم عربی» بود. بعد از آن او دو سال به صورت تمام وقت در بی بی سی کار کرد و مدتی هم کارمند پاره وقت سفارت ایران در انگلیس بود. در سال ۱۳۴۴ تدریس در دانشگاه خارطوم در سودان را پذیرفت و به مدت یک سال واحد «اندیشه­های سیاسی در اسلام» را در این دانشگاه به زبان انگلیسی تدریس کرد. او پیش از آنکه به خارطوم برود مقداری زبان عربی می دانست و در آن یک سال توانست عربی صحبت کردن را هم بیاموزد. همچنین او در مدت کار در بی بی سی توانست رضایت مدرسه مطالعات شرقی و آفریقایی دانشگاه لندن را جلب کند تا یک دوره سه ساله زبان های باستانی ایرانی مانند پهلوی و اوستا را در عرض یک سال بخواند. آنها پذیرفتند و او خواند اما بعدا به گفته همایون کاتوزیان نتوانست در امتحانات قبول شود و به او مدرک دوره را ندادند که این موضوع از نظر عنایت سخت ناعادلانه بود و او برای دریافت مدرکش تلاشها کرد. چون ظاهرا موضوع ندادن مدرک را به دلیل طی نکردن سه ساله دوره تلقی کرده بود. یکی از دوستانش آن زمان درباره این اتفاق شعری جالب سروده که بخشی از آن در ادامه می آید:

مدرسه السنه خاوری
در حق او کرده چنین داوری
دوره این درس سه ساله بود
مدرسه نه خانه خاله بود
مدرسه ناندانی خلق خداست
نان بریدن عملی نارواست

عنایت در سال ۱۳۴۵ به ایران بازگشت و به واسطه سابقه تدریسش توانست به عنوان دانشیار در دانشکده حقوق دانشگاه تهران استخدام شود. در سال ۱۳۵۶ (۱۹۷۷ میلادی) فرصت مطالعاتی از سوی دانشگاه اکسفورد در اختیار او قرار گرفت که طی آن وی یک دوره درس­­گفتار در زمینه «جریان­های فکری معاصر در خاورمیانه» ارائه کرد. در سال ۱۳۵۹ به عنوان دومین مدرس تاریخ مدون خاورمیانه در اکسفورد جانشین آلبرت حورانی شد. تمرکز اصلی عنایت بر پژوهش و تالیف استوار بود و درباره موضوعاتی چون اندیشه سیاسی غرب، فلسفه یونانی، فلسفه معاصر غرب، حکومت و سیاست در خاورمیانه، تاریخ نهادها و تحولات سیاسی و اجتماعی ایران و اندیشه سیاسی در اسلام و ایران به تحقیق، ترجمه و تدریس می‌کرد. می‌گفت «ترجمه به زبان فارسی یک هنر است، هنری آفریننده.» عنایت همچنین ویراستاری حرفه ای بود و برای انتشارات فرانکلین، نشر دانش نو و... ویراستاری می‌کرد. می‌گفت: «ویرایش در ایران مثل شستشوی بچه ای است که در کثافت خود غوطه می خورد.»

حمید عنایت در سوم مرداد 1361 در جریان پروازی از فرانسه به انگلستان، در اثر سکته قلبی چشم از جهان فروبست. در این سفر همسر و دو فرزند او همراهش بودند. پیکرش چند روز بعد در قبرستان مسلمانان شهر آکسفورد دفن شد. پس از درگذشت عنایت هر ساله به یادبود او یک سخنرانی در کالج سنت آنتونی توسط یکی از پژوهشگران برجسته حوزه ایران و خاورمیانه برگزار می‌شد که تا سال 1381 نیز ادامه داشت.

درباره حمید عنایت

حمید عنایت یکی از تأثیرگذارترین اندیشمندان، نویسندگان و مترجمان حوزه علوم سیاسی، تاریخ و فلسفه بود. از او به عنوان «پدر علم سیاست ایران» یاد می کنند. و حتی کتابی تحت این عنوان به نام «یادمان دکتر حمید عنایت، پدر علم سیاست ایران» به قلم داود غرایاق زندی (مترجم و استاد دانشگاه) نوشته شده است. عنوان پدر علم سیاست به خصوص به خاطر تلاشی است که او برای تدریس روش‌مند دروسی در زمینه تاریخ سیاسی خاورمیانه و جنبه‌های اجتماعی و فکری جنبش‌های سیاسی اسلامی در دوران متاخر داشت. معتقد بود که گفت‌وگو میان گونه‌های متفاوت روشنفکران و اهمیت ترکیب و تعامل به دور از جرم‌اندیشی و تعصبات فرقه‌ای یک ضرورت است بنابراین دو سال پس از انقلاب ۵۷ در جلسات بحث و گفت‌وگوی آیت‌الله مرتضی مطهری، استاد فلسفه اسلامی در دانشگاه تهران حاضر می‌شد و در نهایت به‌عنوان یک استاد مستقل یکی از کتاب‌هایش را به او تقدیم کرد. او با نوشته ها و ترجمه ها و تدریسش نقش بسزایی در انتقال اندیشه‌های فلسفی و سیاسی غرب به جامعه ایرانی ایفا کرد. او با دقت و حساسیت خاص خود نسبت به ترجمه، تلاش کرد مفاهیم پیچیده فلسفی را به زبانی روان و دقیق برای مخاطبان فارسی‌زبان قابل‌فهم کند. آثار ترجمه‌شده توسط او نه تنها برای دانشجویان و اساتید بلکه برای عموم علاقه‌مندان به فلسفه و علوم انسانی جذاب و آموزنده است.

عنایت به‌عنوان یک روشنفکر پیشرو، بر این باور بود که ترجمه تنها به معنای انتقال زبان نیست، بلکه باید درک عمیقی از زمینه‌های تاریخی و فرهنگی هر اثر داشت. این رویکرد باعث شد که ترجمه‌های او، مانند آثار ماکس وبر یا جان لاک، نه تنها به‌عنوان متون آموزشی بلکه به‌عنوان منابعی فکری و راهگشا در جامعه علمی ایران شناخته شوند.

تاثیر فعالیت‌ها و آثار او در فضای آکادمیک ایران به قدری بوده که چند سال است جایزه‌ای تحت عنوان «جایزه بین‌المللی دکتر حمید عنایت» توسط مرکز پژوهش‌های عملی و مطالعات استراتژیک خاور میانه با همکاری چندین دانشگاه معتبر دیگر به بهترین مقاله به زبان فارسی یا انگلیسی در زمینه مطالعات استراتژیک منطقه خاورمیانه اعطا می‌شود.

جوایز حمید عنایت:

  • جایزه تحقیقاتی دانشگاه تهران؛ سال ۱۳۵۱
  • جایزه بهترین کتاب سال برای ترجمه کتاب سیاست، نوشته ارسطو در سال ۱۳۳۷
  • جایزه ادبی فروغ به پاس خدمات‌اش به زبان فارسی، سال ۱۳۵۵
نویسنده

مترجم
حکمت شناسان انگلیسی دیوید هیوم را بزرگترین فیلسوف انگلیسی می دانند. در تاریخ فلسفه باختر نیز همه پیروان مکتب «اصالت تجربه» وامدار اویند. هیوم بر خلاف دکارت به عقل صرف و اندیشه ی محض باور ندارد و اصولا جز در حیطه تنگ دانش ریاضی همه داشته های بشر زمان خود را پندارهایی مبتنی بر عادت می خواند... در میان آثار هیوم، رساله کوچکی هست، به عنوان تاریخ طبیعی دین. در این رساله هیوم منشا فلسفی دین را در پرتو آزمون بررسی می کند. و آزمون در اینجا برای او سرگذشت پیدایی و رشد اندیشه های دینی در میان اقوام و ملل گوناگونست. حمید عنایت معتقد است علت انتخاب این کتاب جهت ترجمه این است که هرچند این اثر دیوید هیوم به اثر سایر آثار او شهرت ندارد اما این کتاب در کنار کتاب دیگری از هیوم به نام همپرسه‌هایی درباره‌ی دین طبیعی سرآغاز مبحث بنیادی و مهمی در علوم اجتماعیست که اکنون به عنوان فلسفه دین شناخته میشود. عنایت معتقد است پژوهش دو مسأله‌ی در خور توجه یعنی «بنیاد دین در خوی و سرشت آدمی» و «بنیاد دین در خرد» موجب شده است تا اولین بار به صورت جدی و البته علمی موضوع تاریخ طبیعی دین و البته فلسفه دین مطرح شده و سپس مورد توجه سایر پژوهندگان نیز قرار گیرد.

نقل‌قول از کتاب

ما در این جهان گوئی در کارستانی بزرگ هستیم که در آن انگیزه ها و علتهای راستین هر رویدادی یکسره از دیده‌ی ما پنهان است.


تاریخ طبیعی دین - صفحه ۴۱

شرک یا بت‌پرستی چون یکسره بر پایه سنت‌های مبتذل استوار است، این عیب بزرگ را دارد که هر گونه آیین یا باورداشتی را هر اندازه ناشایست و تباه باشد روا می‌شمرد.


تاریخ طبیعی دین - صفحه ۷۷

بنیاد کردن و ثابت کردن هر آئینی بسیار دشوارترست تا نیرومند کردن و نگه داشتن آن.


تاریخ طبیعی دین - صفحه ۳۴

ولی آدمیان، هرچه خدای خویش را در اندیشه خود بیشتر ستایند، فقط توان و دانش او را بزرگتر می‌پندراند.


تاریخ طبیعی دین - صفحه ۱۱۰

از تباهی بهترین چیزها، بدترین آنها پدید آید.


تاریخ طبیعی دین - صفحه ۸۳