
ژول ورن
نویسنده
ژول ورن در هشتم فوریه ۱۸۲۸ در فرانسه، شهر نانت به دنیا آمد. بسیاری او را پدر فرانسوی داستانهای علمی-تخیلی میدانند طوری که آثار او به بیش از ۱۵۰ زبان زنده دنیا ترجمه شده و جالبتر اینکه این عدد توانسته رکورد آثار ترجمه شده از شکسپیر بشکند.

درباره ژول ورن
زندگینامه ژول ورن
ژول ورن در هشتم فوریه ۱۸۲۸ در فرانسه، شهر نانت به دنیا آمد. پدرش «پیر ورن» وکیل دادگستری بود و مادرش «سوفی آلوت د لا فویه» از خانواده ای از مالکان کشتی نانت بود. او چهار خواهر و برادر دیگر هم داشت و بزرگترین فرزند خانواده بود که قرار بود مانند پدرش حقوق بخواند و وکیل شود، برای همین هم حقوق را اول در نانت و بعد برای مقاطع بالاتر به دانشگاهی در پاریس رفت. او در ابتدا فقط شعر میگفت، بعد از اینکه چندین و چند دفتر شعر نوشت کمکم میل به نویسنده شدن در او بیدار شد، در همین زمان با «دوما»ی پدر و پسر آشنا و با کمک آنها موفق شد در سال ۱۸۵۰ تئاتر کمدی Pailles Brocuses را روی صحنه ببرد. با اینکه باقی نویسنده ها به شدت آثارش را نقد میکردند ولی او خیالش راحت بود که حمایت این دو نفر را دارد. نمایش این تئاتر، موفقیت آمیز بود و همین موضوع باعث شد ژول ورن نمایشنامه بعدیاش را بنویسد و در کنار نمایشنامه نوشتن داستان کوتاه را هم شروع کند و عطای وکالت را به لقایش ببخشد. او پنج سال بعد از اولین تئاتر موفقش، با «آنورین مورل» که دو دختر کوچک از همسر قبلیاش داشت در یک مراسم عروسی آشنا شد و با او ازدواج کرد. آن دو صاحب پسری به نام میشل شدند و حالا ژول ورن جوان باید فکری برای تامین مخارج زندگیاش میکرد. او شغلی در بورس اوراق بهادار پاریس برای خودش دست و پا کرد و همزمان نویسندگی را ادامه داد. اما نوشتن هم روح هیجان طلب ژول ورن را اغوا نمیکرد. او همواره دنبال تجربه چیزهای جدید بود به همین دلیل هم اولین سفر اکتشافیاش را با دوستش «آریستید هیگنارد» برای کشف اسکاتلند شروع کرد. همین سبب شد او بیشتر به سمت نوشتن رمانهای علمی – تخیلی که بیشترشان درباره «سفر» است، کشیده شود. سال ۱۸۶۲ با سردبیری به نام «پیر ژول هتزل» آشنا شد. او به عنوان نمونه دست نوشتهای با عنوان «سفر در هوا» به هتزل داد. پنج هفته بعد، این دست نوشته به عنوان اولین جلد از «سفرهای شگفتانگیز» که نهایتا ۵۴ جلد شد، با اسم «پنج هفته در بالن» منتشر و با اقبال خوبی مواجه شد.
سال ۱۸۶۴ سفر به مرکز زمین را نوشت. سال ۱۸۶۷ با برادرش سفری دور و دراز به آمریکا، با کشتی انجام داد و سال ۱۸۷۱ کتاب «دور دنیا در هشتاد روز» را نوشت و سال بعدش منتشر کرد و به شدت مورد تحسین قرار گرفت. سال ۱۸۸۶ سال سیاهی برای ژول ورن بود. او قربانی جنون برادرزادهاش میشود و به خاطر شلیکی که او به پایش کرده بود تا آخر عمر میلنگد، همان سال دوست و همراهش «هتزل» در موناکو میمیرد و او بهترین حامی و بزرگترین ناشر آثارش را برای همیشه از دست میدهد. زخم پایش یک درد همیشگی برای او باقی میگذارد و آب مروارید و دیابت هم به آن درد همیشگی اضافه میشود. در سال ۱۹۰۵ در حالی که سلامت جسمیاش به شدت در خطر است، در پی یک حمله شدید دیابتی، از دنیا میرود. از آثار ژول ورن اقتباسهای سینمایی بسیاری صورت گرفته است. چند نمونه از آن بدین قرارست:
- ۱۹۵۴: اقتباس از رمان بیست هزار فرسنگ زیر دریا ، فیلمی با همین نام توسط کمپانی دیزنی
- ۱۹۵۶: از رمان «دور دنیا در هشتاد روز» اقتباسهای سینمایی فراوانی انجام شده است اما شاید بتوان فیلمی که مایکل اندرسون در سال ۱۹۵۶ از این کتاب انجام داده را جزو بهترین اقتباسها دانست.
- ۱۹۵۹: اقتباس از کتاب سفر به مرکز زمین، فیلمی با همین نام به کاگردانی هنری لوین
- ۱۹۶۱: اقتباس از کتاب جزیره راز آلود، فیلمی با همین نام به کارگردانی سی اند فیلد
درباره ژول ورن
مردی که بسیاری او را پدر فرانسوی داستانهای علمی-تخیلی میدانند، آثار زیادی از خود به جای گذاشته است و الهامبخش بسیاری از نویسندگان و هنرمندان و حتی کسانی که کارشان هیچ ارتباطی به نوشتن ندارد، بوده است. مثلا «ویلیام بیبی» یکی از اولین کسانی که به جستجو در اقیانوسها پرداخته است، در مصاحبهای گفته با خواندن «بیست هزار فرسنگ زیر دریا» به دریانوردی علاقهمند شده ، یا «رابرت گدارد» که پایهگذار علم پرتاب موشک است، «ژول ورن» را عاشقانه دوست داشته و او را الهام بخش خود میدانسته است. از طرفی بسیاری او را یک پیشگو میدانستند. زیردریایی، هلیکوپتر، لباسهای فضایی و بادبانهای خورشیدی چیزهایی بودند که او در رمانهایش برای اولین بار از آنها نام برد. در حالی که در زمانه او این وسایل وجود خارجی نداشتند.
او تمام آثارش را به زبان فرانسه نوشته اما به خاطر علاقهمندانش او خیلی زود به شهرت جهانی رسید و حالا کمتر کسی است که حداقل یک اثر از این نویسنده بزرگ نخوانده باشد. آثار او به بیش از ۱۵۰ زبان زنده دنیا ترجمه شده و جالبتر اینکه این عدد توانسته رکورد آثار ترجمه شده از شکسپیر بشکند. بعد از مرگ او پسرش «میشل ورن» بسیاری از آثار او را ویرایش کرد. بسیاری از منتقدین و مترجمین معتقدند وفادار نبودن پسرش و تعداد زیادی از مترجمان به متن، باعث شده متن کتابهای ورن تغییر اساسی کند و در برخی آثار، داستان از مسیر اصلیاش خارج شود. همین موضوع هم سبب شده که بسیاری او را نویسنده آثار علمی – تخیلی برای کودکان و نوجوانان بدانند در حالی که همواره دغدغه و هدف اصلی ژول ورن، نوشتن برای بزرگسالان بوده است.
دستاوردها و افتخارات ژول ورن
- نشان لژیون دونور (Légion d’honneur): در سال ۱۸۷۰، دولت فرانسه بهپاس خدمات ارزنده ورن در عرصه ادبیات و تأثیرگذاری آثارش، نشان لژیون دونور را به او اعطا کرد.
- عضویت در آکادمی علوم، هنر و ادبیات لُر (Académie des sciences, belles-lettres et arts d’Amiens): ورن در سال ۱۸۷۲ بهعنوان عضو این آکادمی برگزیده شد و در سال ۱۸۹۲ به ریاست آن رسید.
- اقتباسهای سینمایی و تئاتری: آثار ورن الهامبخش بسیاری از فیلمها، نمایشنامهها و برنامههای رادیویی و تلویزیونی بودهاند. برای مثال، فیلم «سفر به مرکز زمین» در سال ۱۹۵۹ و «دور دنیا در هشتاد روز» در سال ۱۹۵۶ از جمله اقتباسهای موفق از آثار او هستند.
- تأثیر بر فرهنگ عامه: ورن با خلق داستانهایی که پیشرفتهای علمی و فناوری را پیشبینی میکردند، تأثیر بهسزایی بر فرهنگ عامه و الهامبخشی به مخترعان و دانشمندان داشت. بسیاری از اختراعات مدرن، مانند زیردریاییها و سفرهای فضایی، در آثار او بهطور دقیق توصیف شدهاند.