
فرانتس فانون
نویسنده
فرانتس فانون را به عنوان يك فيلسوف سياسي، نويسنده، روانپزشك و البته يك انقلابی با روحيات ماركسيستي میشناسند.
درباره فرانتس فانون
زندگینامه فرانتس فانون
فرانتس فانون، در سال ۱۹۲۵ در فورت دو فرانس ، مارتینیک ، که در آن زمان بخشی از امپراتوری استعماری فرانسه بود، به دنيا آمد و در سال ۱۹۶۱ در ایالات متحده از دنيا رفت. او را يك فيلسوف سياسي، نويسنده، روانپزشك و البته يك انقلابی با روحيات ماركسيستي دانستهاند. فرانتس در یک خانواده ده نفره به دنیا آمد. پدرش کارمند گمرک و مادرش که آفریقایی تبار بود، مغازه دار بودند. او را به اسم ابراهيم عمر فانون هم ميشناسند. فانون در دوره جنگ جهاني دوم، در ارتش فرانسه خدمت ميكرد. تا اينكه بعد از آن، تصميم گرفت به ليون فرانسه رفته و در رشته روانپزشكي تحصيل كند. در دوره جنگ شاهد اتفاقاتی بود كه نگاهش را براي هميشه به زندگی تغيير داد. از جمله اينكه متوجه نوعي نژادپرستي پنهان در فرهنگ فرانسوي نسبت به سياهان شد. فانون در سال ۱۹۵۳ به الجزاير رفت. تماس با مردم انقلابي اين كشور و نيز مشاهده مردم فقير شمال آفريقا، باعث شد تا به انقلابيون الجزايري بپيوندد. سال ۱۹۵۷ از الجزایر اخراج شد و پس از آن به تونس رفت و از آنجا فعالیت های انقلابی اش را با نوشتن مقالات و… ادامه داد. در این فواصل ملیت فرانسوی خود را ترک کرد. مدتی بعد متوجه شد که سرطان خون دارد و براي درمان ابتدا به شوروی و بعد به ایالات متحده رفت ولی نهایتا نتیجه ای نگرفت و در سال ۱۹۶۱ در مریلند آمریکا درگذشت. طبق وصیت او، پیکرش را در الجزایر به خاک سپردند. از او آثار مختلفي به جا مانده است كه در زمان خودش و بعد از آن، تأثير زيادي روی متفکران بعدی داشته است. از جمله اين كتابها ميتوان به دوزخيان روي زمين، نژادپرستي و فرهنگ، پوست سياه صورتكهاي سفيد و انقلاب آفريقا اشاره كرد كه در حوزه نقد فرهنگ، استعمار و … آثار شاخصي به شمار ميروند.
درباره فرانتس فانون
فرانتس فانون با اينكه عمر كوتاهي داشت و به نوعي جوانمرگ شد، ولي اثر زيادي بر زمانه خود و بعد از خود گذاشت؛ خاصه در حوزه مطالعات استعمار و … . از ويژگيهاي كار او، مشاهدات و تجربه زيسته فراواني بود كه به نوعي، درد شخصي او هم به حساب می آمد، همچنین او تحصيل كرده روانپزشكي بود و ميتوانست نظم و نظامي آکادميك به يافتههاي خودش ببخشد و این یکی دیگر از ویژگی های کار او بود. برای مثال فانون از اصول روانپزشكي براي توضیح فرآيند استعمارزده شدن يك فرد يا يك گروه و ملت توسط استعمارگران سود برد و از اين جنبه، ايده و نظريه بديعي هم در زمانه خودش و در رشته خودش پديد آورد. او اين استقلال فكري را داشت كه برخلاف روشنفكران فرانسوي همعصر خودش، نگاهي ديگر به ايده استعمارزدايي داشته باشد. از سوي ديگر، ماركسيست بودن وي، باعث شده بود تا نگاهي ديالكتيكي هم به اين رويه و روند داشته باشد. آثار او مبتني بر دو ايده انقلاب و مليگرايي بودهاند و به جد عقيده داشت كه استعمارزدايي وقتي اتفاق ميافتد كه شاهد تأسيس يك موجوديت ملي باشيم. به همين دليل است كه به واسطه چنين نگاههايي، او را متفكري برجسته در قرن بيستم در حوزه استعمارزدايي دانستهاند كه براي اولينبار، روانآسيبشناسي استعمار را در پيش گرفته و به ايدههاي نابي رسيده است. به واقع نگاه و آثار او را بايد در حيطه مطالعات پسااستعماري، نظريه انتقادي و ماركسيسم طبقهبندي كرده؛ چرا كه بيشترين اثر را در اين زمينهها گذاشته است. از ديگر ويژگيهايي كه به او انتساب ميدهند، راديكال سياسي، پانآفريقايي و اومانيست ماركسيست بودن است. جنبه خاص فعاليت او هم بررسي پيامدهاي روانآسيبشناسي استعمار در حوزههاي اجتماعي و فرهنگي و … بوده است كه در نوع خودش، موضوع بسيار جالب و اثرگذاري بوده است.
جوایز فرانتس فانون
- ظاهرا فانون به خاطر تلاشهایش در حوزه نویسندگی، جایزه ای نگرفته اما امروز جایزه ای به افتخار او و به نام او وجود دارد که به دانشجویان دکترایی که در زمینه ی استعمارزدایی فعالیت و تحقیق میکنند، تعلق میگیرد.