ایوان ایلیچ

ایوان ایلیچ

نویسنده‌

ایوان ایلیچ یک فیلسوف، نویسنده و کشیش کاتولیک اتریشی بود که به خاطر حملات رادیکال خود نسبت به آموزش و مدرسه مشهور ‌است.

درباره ایوان ایلیچ

زندگی‌نامه ایوان ایلیچ

ایوان ایلیچ (متولد ۴ سپتامبر ۱۹۲۶، وین، اتریش – درگذشته ۲ دسامبر ۲۰۰۲، برمن، آلمان) یک فیلسوف، نویسنده و کشیش کاتولیک اتریشی بود که به خاطر حملات رادیکال خود مشهور ‌است. او معتقد بود مزایای بسیاری از فناوری‌ها و ترتیبات اجتماعی مدرن، توهمی است و علاوه بر آن، چنین تحولهایی موجب تضعیف خودکفایی، آزادی و کرامت انسانی می‌شود. آموزش جمعی و نظام پزشکی مدرن دو هدف اصلی انتقادات او بودند و او هر دو را به نهادینه کردن و دستکاری جنبه‌های اساسی زندگی متهم می‌کرد.

ایلیچ دوران کودکی خود را در یک خانواده مذهبی مسیحی سپری کرد؛ او از سنین کودکی، به چندین زبان مدرن به‌طور روان صحبت می‌کرد و همچنین به زبان‌های کلاسیک تسلط داشت. او آموزش رسمی خود را در وین آغاز کرد اما با شروع جنگ جهانی دوم همراه خانواده‌اش به فلورانس رفت تا از آزار و اذیت نیروهای هیتلری در امان بماند. از سال ۱۹۴۲ تا چند سال بعد، ایلیچ در رم تحصیل کرد. اما با پایان جنگ، او به اتریش بازگشت و دکترای خود را از دانشگاه سالزبورگ با پایان‌نامه‌ای درباره تاریخ‌نگار بریتانیایی «آرنولد توین‌بی» گرفت.

کار ایلیچ به‌عنوان یک کشیش در سال ۱۹۵۱ او را به نیویورک کشاند، او از آنجا به یک روستای فقیر در پورتوریکو فرستاده شد و کم‌کم با استفاده از ارتباطات قوی که در نیویورک با کلیسا برقرار کرده بود، در سال ۱۹۵۶ توانست به قائم‌مقامی دانشگاه کاتولیک پورتوریکو برسد. او در پورتوریکو به خاطر جایگاه شغلی‌اش به سیستم مدرسه نزدیک و مطالعات و انتقاداتش در مورد سیستم آموزش و مدرسه از همان دوران آغاز شد. او در این دوران همچنین به سیاست‌های کلیسای کاتولیک انتقاداتی وارد کرد و بر اثر مناقشاتی که بر سر انتقاداتش به وجود آمد او را از دانشگاه اخراج کردند. در نهایت ایلیچ به مکزیک رفت و آنجا ماند و در ۱۹۶۱یک مرکزِ آزاد تحقیقاتی و آموزش زبان به نام مرکز مستندسازی بین‌فرهنگی تأسیس کرد که دوره‌های زبان و فرهنگ را از منظر ضد امپریالیستی برای مبلغین و سایر دانش‌آموزان برگزار می‌کرد. در این سال‌ها ایلیچ انتقادات خود را از مواضع کلیسای کاتولیک رومی در موضوعات مختلف افزایش داد و پس از آنکه از سوی واتیکان مورد تنبیه قرار گرفت، در سال ۱۹۶۹ کشیشی را ترک کرد. او پس از این دوران به سفر به مناطق مختلف دنیا پرداخت و در دانشگاه‌های مختلف جهان تدریس کرد و کتاب‌هایی منتشر کرد که مشهورترین آن به فارسی «مدرسه زدایی از جامعه» ترجمه شده است. ایلیچ در سال ۲۰۰۲ بدرود حیات گفت.

درباره ایوان ایلیچ

ایوان ایلیچ یکی از جالب‌ترین منتقدان اجتماعی عصر ماست. او که به عنوان کشیشِ تحصیل کرده، وابسته به کلیسای کاتولیک روم بود، ابتدا در مسئولیتش چنان خوب پیش رفت که توانست قائم مقامی رئیس دانشگاه کاتولیک پونس در پورتوریکو را به دست بیاورد اما بعد به خاطر نظریات انتقادی‌اش توسط کلیسا مورد بی‌احترامی قرار گرفت و طرد شد. همچنین اسقف به او دستور داد تا دانشگاه را ترک کند. پس از آن او به مکزیک رفت و در آنجا یک مرکز مستندسازی بین‌فرهنگی تأسیس کرد. در سال ۱۹۶۷ او به کلیسا احضار شد تا تحت شکل مدرن تفتیش عقاید قرون وسطایی قرار گیرد. یکی از دلایل بیزاری کلیسا از ایده‌های او عدم تمایل او به ترویج حرکت قوی پاپ برای کمک به کشورهای توسعه نیافته بود. ایلیچ مخالف به اصطلاح توسعه کشورهای توسعه نیافته بود چون به نظر او این اقدامات در واقع توسعه نبود، بلکه یک «جنگ برای امرار معاش» بود. در زمانی که او علیه این اقدامات توسعه‌طلبانه انتقاد می‌کرد (اواسط دهه شصت میلادی)، این امر عمیقاً خرد جمعی را آزرد. ایلیچ در آن باره می‌گفت: «ملت‌های ثروتمند اکنون خیرخواهانه جلیقه‌ای از کلاس درس، زندان‌های بیمارستانی و… را بر کشورهای فقیر تحمیل می‌کنند و طبق توافق بین‌المللی آن را «توسعه» می‌نامند. به عنوان شکلی از آگاهی که با ترجمه‌ی «تشنگی» به «نیاز به یک کوکاکولا» رخ می دهد». اما آن زمان افکار عمومی نظر دیگری داشتند. ایلیچ امروز به دلیل نظریات جنجالی و انتقادی‌اش نسبت به آموزش و مدرسه میان علاقمندان و تحلیلگران این حوزه شناخته شده است و بسیاری وجود مراکز آموزشی به سبک‌های مختلف امروزی را نتیجه‌ی نظریات و انتقادات او در دهه‌های پیشین می‌دانند.

کتاب‌های نویسنده‌

همزیایی (در جستجوی تعادل میان ابزار و انسان)

مشاهده

فقر آموزش در آمریکای لاتین

مشاهده