فقر آموزش در آمریکای لاتین

ایوان ایلیچ

نام مترجم هوشنگ وزیری
سال چاپ ۱۳۵۳
تعداد صفحه ۱۴۳
تعداد تجدید چاپ ۲

درباره کتاب

کتاب «فقر آموزش در آمریکای لاتین» همان کتاب «صدقه و آزار» (Almosen und Folter) نوشته ایوان ایلیچ است که برای اولین بار به زبان آلمانی در اتریش منتشر شد. این اثر بهار سال ۱۳۵۳ خورشیدی، با ترجمه هوشنگ وزیری به بازار کتاب ایران آمد. «فقر آموزش در آمریکای لاتین» ده فصل دارد که هر کدام، متن یکی از سخنرانی‌های ایلیچ در زمان‌ها و مکان‌های مختلف است. مقالات، موضوعات متفاوتی دارند ولی یکی از موضوعات مهم و مشترک در تعدادی از آنها، آموزش و مدرسه است. ایوان ایلیچ در این اثر، نظام آموزشی رسمی آمریکای لاتین را نقد کرده و آن را به‌عنوان ابزاری برای تحمیل ایدئولوژی رشد و توسعه اقتصادی معرفی می‌کند. او معتقد است که این نظام آموزشی، یادگیری را به محیط‌های محدود و دوره‌های زمانی خاصی محدود می‌کند و با ایجاد وابستگی به نهادهای آموزشی، خودکفایی و آزادی فردی را تضعیف می‌نماید.

ایلیچ با بررسی وضعیت آموزش در کشورهای صنعتی و در حال توسعه، به‌ویژه در آمریکای لاتین، نشان می‌دهد که چگونه نظام‌های آموزشی رسمی به جای ارتقاء دانش و آگاهی، به ابزارهایی برای کنترل اجتماعی و تحمیل ارزش‌های خاص تبدیل شده‌اند. او پیشنهاد می‌کند که برای رهایی از این وضعیت، دولت‌ها به‌دنبال روش‌های آموزشی جایگزین و غیرمتمرکز باشند که به فرد اجازه دهد به‌طور مستقل و در تعامل با جامعه، به یادگیری بپردازد.

اریک فروم روان‌کاو، جامعه‌شناس و روان‌شناس اجتماعی آلمانی
نویسنده{ایوان ایلیچ}مردی است با شجاعت کم‌نظیر، سرزندگی بزرگ، فرهیختگی خارق‌العاده و درخشان و خیال‌پروری ثمربخش. تمامی اندیشه‌ی او بر غمخواری برای شکوفائی انسان استوار است. شکوفائی جسمانی، روانی و معنوی. اندیشه‌های وی در این نوشته‌ها و نوشته‌های دیگر از این رو مهمند که امکاناتی کاملا تازه را برملا می‌سازند و از این راه بر روح تاثیری رهایی‌بخش می‌نهند و خواننده را سرزنده‌تر می‌سازند. زیرا دروازه‌ای را می‌گشایند که او را از زندان پندارهای متداول، بی‌ثمر و از پیش‌پرداخته، به بیرون رهنمون می‌شوند. این اندیشه‌ها به انسان تکانی خلاق می‌دهند -البته نه به آنهایی که در برابر چنین مقولاتی فقط واکنشی خشماگین می‌نمایند- و از این راه برای آغازی تازه نیرو و امید می‌بخشند.
فردریک گوسان روزنامه‌نگار روزنامه لوموند (انتشار در آوریل ۱۹۷۲)
«هیچ مجمعی از کارشناسان آموزش و پرورش نمی‌توان یافت که نام او {ایوان ایلیچ} در آن یاد نگردد.»

بریده خواندنی

«امروز  دشوار است که مدرسه را به عنوان یک نظام در معرض تردید قرار دهیم، زیرا به آن عادت کرده‌ایم. مقوله‌های صنعتی ما به آن می‌گرایند که نتیجه‌ها را همچون محصولات نهادها و وسیله‌های تخصصی شده بنگرند. ارتش‌ها از کشورهایشان دفاع می‌کنند، کلیساها کار رستگاری در آن جهان را بر عهده دارند و آلفرد بینه (روانشناس فرانسوی) هوش را به عنوان چیزی تعریف کرده است که تست‌های او را تست می‌کنند! پس چرا نباید آموزش را همچون محصول مدرسه‌ها دانست؟ وقتی این برچسب را یک بار معتبر شناختیم، آنگاه از آموزش بدون مدرسه این برداشت دست می‌دهد که چیزی بدون اصالت نامشروع و به هر حال تایید نشده است. چند نسلی است که آموزش بر پایه‌ی تدریس انبوه قرار دارد، همچنان که دفاع بر اساس تلافی انبوه و دست کم در ایالات متحده ترافیک بر اساس اتومبیل خانوادگی متکی است، چون آمریکا خود را زودتر صنعتی کرد و به اندازه کافی ثروتمند است که بر خود مدرسه فرماندهی هوایی استراتژیک و اتومبیل با هر قیمتی ارزانی دارد. اکثر ملت‌های کره زمین به این اندازه ثروتمند نیستند، لیکن چنان رفتار می‌کنند که گویی هستند. مثال آن ملت‌هایی که موفق شده‌اند؛ این موضوع برزیلی‌ها را بر آن داشته است که اتومبیل خانوادگی را چون آرمانی والا بپذیرند، البته عده محدودی همین استنباط پرو را بر آن داشته است که پول خود را برای بمب‌افکن‌های میراژ تلف کند، آن هم فقط برای نمایش. و همین استنباط، هر حکومتی را در آمریکای لاتین وادار می‌کند تا دو پنجم بودجه خود را صرف مدرسه کند بی آنکه کسی معترض این کار شود» صفحه ۶۶

دریافت نمونه کتاب
ایوان ایلیچ
نویسندگان
ایوان ایلیچ

زندگی‌نامه ایوان ایلیچ

ایوان ایلیچ (متولد ۴ سپتامبر ۱۹۲۶، وین، اتریش - درگذشته ۲ دسامبر ۲۰۰۲، برمن، آلمان) یک فیلسوف، نویسنده و کشیش کاتولیک اتریشی بود که به خاطر حملات رادیکال خود مشهور ‌است. او معتقد بود مزایای بسیاری از فناوری‌ها و ترتیبات اجتماعی مدرن، توهمی است و علاوه بر آن، چنین تحولهایی موجب تضعیف خودکفایی، آزادی و کرامت انسانی می‌شود. آموزش جمعی و نظام پزشکی مدرن دو هدف اصلی انتقادات او بودند و او هر دو را به نهادینه کردن و دستکاری جنبه‌های اساسی زندگی متهم می‌کرد.

ایلیچ دوران کودکی خود را در یک خانواده مذهبی مسیحی سپری کرد؛ او از سنین کودکی، به چندین زبان مدرن به‌طور روان صحبت می‌کرد و همچنین به زبان‌های کلاسیک تسلط داشت. او آموزش رسمی خود را در وین آغاز کرد اما با شروع جنگ جهانی دوم همراه خانواده‌اش به فلورانس رفت تا از آزار و اذیت نیروهای هیتلری در امان بماند. از سال ۱۹۴۲ تا چند سال بعد، ایلیچ در رم تحصیل کرد. اما با پایان جنگ، او به اتریش بازگشت و دکترای خود را از دانشگاه سالزبورگ با پایان‌نامه‌ای درباره تاریخ‌نگار بریتانیایی «آرنولد توین‌بی» گرفت.

کار ایلیچ به‌عنوان یک کشیش در سال ۱۹۵۱ او را به نیویورک کشاند، او از آنجا به یک روستای فقیر در پورتوریکو فرستاده شد و کم‌کم با استفاده از ارتباطات قوی که در نیویورک با کلیسا برقرار کرده بود، در سال ۱۹۵۶ توانست به قائم‌مقامی دانشگاه کاتولیک پورتوریکو برسد. او در پورتوریکو به خاطر جایگاه شغلی‌اش به سیستم مدرسه نزدیک و مطالعات و انتقاداتش در مورد سیستم آموزش و مدرسه از همان دوران آغاز شد. او در این دوران همچنین به سیاست‌های کلیسای کاتولیک انتقاداتی وارد کرد و بر اثر مناقشاتی که بر سر انتقاداتش به وجود آمد او را از دانشگاه اخراج کردند. در نهایت ایلیچ به مکزیک رفت و آنجا ماند و در ۱۹۶۱یک مرکزِ آزاد تحقیقاتی و آموزش زبان به نام مرکز مستندسازی بین‌فرهنگی تأسیس کرد که دوره‌های زبان و فرهنگ را از منظر ضد امپریالیستی برای مبلغین و سایر دانش‌آموزان برگزار می‌کرد. در این سال‌ها ایلیچ انتقادات خود را از مواضع کلیسای کاتولیک رومی در موضوعات مختلف افزایش داد و پس از آنکه از سوی واتیکان مورد تنبیه قرار گرفت، در سال ۱۹۶۹ کشیشی را ترک کرد. او پس از این دوران به سفر به مناطق مختلف دنیا پرداخت و در دانشگاه‌های مختلف جهان تدریس کرد و کتاب‌هایی منتشر کرد که مشهورترین آن به فارسی «مدرسه زدایی از جامعه» ترجمه شده است. ایلیچ در سال ۲۰۰۲ بدرود حیات گفت.

درباره ایوان ایلیچ

ایوان ایلیچ یکی از جالب‌ترین منتقدان اجتماعی عصر ماست. او که به عنوان کشیشِ تحصیل کرده، وابسته به کلیسای کاتولیک روم بود، ابتدا در مسئولیتش چنان خوب پیش رفت که توانست قائم مقامی رئیس دانشگاه کاتولیک پونس در پورتوریکو را به دست بیاورد اما بعد به خاطر نظریات انتقادی‌اش توسط کلیسا مورد بی‌احترامی قرار گرفت و طرد شد. همچنین اسقف به او دستور داد تا دانشگاه را ترک کند. پس از آن او به مکزیک رفت و در آنجا یک مرکز مستندسازی بین‌فرهنگی تأسیس کرد. در سال ۱۹۶۷ او به کلیسا احضار شد تا تحت شکل مدرن تفتیش عقاید قرون وسطایی قرار گیرد. یکی از دلایل بیزاری کلیسا از ایده‌های او عدم تمایل او به ترویج حرکت قوی پاپ برای کمک به کشورهای توسعه نیافته بود. ایلیچ مخالف به اصطلاح توسعه کشورهای توسعه نیافته بود چون به نظر او این اقدامات در واقع توسعه نبود، بلکه یک «جنگ برای امرار معاش» بود. در زمانی که او علیه این اقدامات توسعه‌طلبانه انتقاد می‌کرد (اواسط دهه شصت میلادی)، این امر عمیقاً خرد جمعی را آزرد. ایلیچ در آن باره می‌گفت: «ملت‌های ثروتمند اکنون خیرخواهانه جلیقه‌ای از کلاس درس، زندان‌های بیمارستانی و... را بر کشورهای فقیر تحمیل می‌کنند و طبق توافق بین‌المللی آن را «توسعه» می‌نامند. به عنوان شکلی از آگاهی که با ترجمه‌ی «تشنگی» به «نیاز به یک کوکاکولا» رخ می دهد». اما آن زمان افکار عمومی نظر دیگری داشتند. ایلیچ امروز به دلیل نظریات جنجالی و انتقادی‌اش نسبت به آموزش و مدرسه میان علاقمندان و تحلیلگران این حوزه شناخته شده است و بسیاری وجود مراکز آموزشی به سبک‌های مختلف امروزی را نتیجه‌ی نظریات و انتقادات او در دهه‌های پیشین می‌دانند.

هوشنگ وزیری
مترجمین
هوشنگ وزیری

زندگی‌نامه هوشنگ وزیری

هوشنگ وزیری در ۲۸ بهمن ۱۳۰۹ در شهر ساری به دنیا آمد. تحصیلات ابتدایی خود را در زادگاهش و دوره متوسطه را در دارالفنون تهران به پایان رساند. او سپس برای ادامه تحصیل به آلمان رفت و در رشته‌های علوم سیاسی و جامعه‌شناسی تا مقطع دکترا تحصیل کرد. در دوران نوجوانی، وزیری به سازمان جوانان حزب توده ایران پیوست، اما پس از مدتی به جنبش مصدقی‌ها گرایش پیدا کرد. وی یکی از اعضای اولیه کانون نویسندگان ایران بود، اما بعدها از آن کناره‌گیری کرد و تا پایان عمر به هیچ حزب یا سازمان سیاسی وابسته نشد.

فعالیت روزنامه‌نگاری هوشنگ وزیری از مجله «فردوسی» آغاز شد، جایی که او توانست قلم خود را به‌عنوان یک نویسنده برجسته تثبیت کند. پس از آن، به تحریریه روزنامه «آیندگان» پیوست و ابتدا به‌عنوان سردبیر بخش ادبی و بعد، به سمت سردبیر کل این روزنامه منصوب شد و تا زمان تعطیلی آن پس از انقلاب ۱۳۵۷ در این سمت باقی ماند.

وزیری در سال ۱۳۶۳ به پاریس مهاجرت کرد. از سال ۱۳۶۵ تا پایان عمر، سردبیری روزنامه «کیهان لندن» را بر عهده داشت و در این مدت به معرفی و تحلیل مسائل روز ایران و جهان پرداخت. وی همچنین با ترجمه آثار مهمی در حوزه‌های فلسفه، جامعه‌شناسی و سیاست، نقش مهمی در انتقال دانش به جامعه فارسی‌زبان ایفا کرد. هوشنگ وزیری در ۱۳ آبان ۱۳۸۲ در پاریس درگذشت و در آرامستان مونپارناس به خاک سپرده شد.

درباره هوشنگ وزیری

هوشنگ وزیری، مترجم، روزنامه‌نگار و تحلیل‌گر سیاسی، یکی از چهره‌های برجسته‌ای است که نقش مهمی در شکل‌گیری روزنامه‌نگاری مدرن در ایران ایفا کرد. وی با دیدگاه‌های لیبرال دموکرات و استقلال فکری خود، به یکی از شخصیت‌های تأثیرگذار در عرصه فرهنگی و مطبوعاتی ایران تبدیل شد. او غیر از دوره‌ای کوتاه در نوجوانی، به هیچ حزب یا سازمان سیاسی وابسته نبود، اما در آثار و نوشته‌های خود، همواره بر ارزش‌های آزادی، عدالت و استقلال فردی تأکید می‌کرد.

به‌عنوان مترجم، هوشنگ وزیری به جامعه فارسی‌زبان کمک کرد تا با آثار برجستهی فلسفی و سیاسی جهان آشنا شوند. ترجمه کتاب «زندگی من» اثر لئون تروتسکی، یکی از مهم‌ترین آثار اوست که به‌عنوان مرجعی ارزشمند در حوزه تاریخ و سیاست شناخته می‌شود. دیگر ترجمه‌های وزیری شامل «محکومان به مرگ»، «چرخش یک ایدئولوژی» و «یادداشت‌های روزانه» هستند.

در مقام روزنامه‌نگار، وزیری توانست روزنامه‌نگاری را از قالب سنتی خود خارج کرده و به سمت تحلیل‌های عمیق‌تر و حرفه‌ای‌تر سوق دهد. او در روزنامه «آیندگان» و سپس «کیهان لندن» با روش تحلیلی و حرفه‌ای خود تأثیرات بزرگی بر خوانندگان گذاشت. به گفته داریوش همایون، هوشنگ وزیری از نسل روزنامه‌نگارانی بود که روزنامه‌نگاری امروزی را به ایران آورد.

وزیری با تسلط بر زبان‌های آلمانی، فرانسوی و انگلیسی، توانست آثار ترجمه‌شده خود را با دقت و کیفیت بالا ارائه دهد. دیدگاه‌های فرهنگی و سیاسی او بر بسیاری از فعالان حوزه رسانه تأثیر گذاشت و نقش او در تاریخ روزنامه‌نگاری ایران ماندگار است.

او تا پایان عمر به اصول حرفه‌ای و اخلاقی خود پایبند بود و فعالیت‌هایش در راستای گسترش دانش و آگاهی در جامعه انجام گرفت. هوشنگ وزیری همچنان به‌عنوان الگویی برای نسل‌های جدید روزنامه‌نگاران و مترجمان ایرانی باقی مانده است.

ایوان ایلیچ
ایوان ایلیچ
نویسنده
این مقاله‌ها به معنای درست کلمه برای «لحظات» نوشته شده‌اند. زمانی که از انتشار آنها گذشته است، جای جای بر جزئی از مقاله‌ها تاثیر نهاده است؛ ارقام یا موقعیتی که آن روز درباره‌اش بحث شد، و همچنین کردار خود من از آن پس می‌توانند اندک تغییری کرده باشند. لیکن من از روی قصد، آنچنان که روزنامه‌نگاران می‌گویند، این مقالات را برای چاپ به صورت یک کتاب، با «اوضاع و احوال روز» تطبیق نداده‌ام. این مقالات معرف موضعی در زمانی معین هستند و باید چنین بمانند.

هوشنگ وزیری
هوشنگ وزیری
مترجم
نسبت به نظریه‌های انتقادی ایلیچ می‌توان موضعی انتقادی گرفت. می‌توان گفت که او تجربه‌هایی را که در آمریکای لاتین به دست آورده است، به سادگی به سراسر جهان تعمیم می‌دهد، می‌توان گفت او در‌این‌باره که اصلاح آموزش به حد نهایی امکانات خود رسیده است و دیگر راهی جز زیر و رو کردن نهادی که به عنوان مدرسه می‌شناسیم وجود ندارد، راه مبالغه پیموده است؛ لیکن این ایرادها در ماهیت اندیشه‌برانگیز سخنان ایلیچ، خللی وارد نمی‌کند. در واقع آنچه او اکنون می‌گوید نیروی ضربتی چنان شدیدی دارد که نمی‌توان خود را از تاثیر گیج‌کننده‌ی آن رهانید.

نقل‌قول از کتاب

کسی که بتواند به یاری واژه‌ها و دستور زبان جمله بسازد، می‌تواند از حقیقت بسیار دورتر از آن کس باشد که می‌داند زبان بلد نیست


فقر آموزش در آمریکای لاتین - صفحه ۳۶

روشن است که در آمریکای لاتین از هر هزار نفر یک نفر می‌تواند امکان خرید کادیلاک، تحمل هزینه‌ی عمل جراحی قلب یا دادن امتحان دکتری را به دست آورد.


فقر آموزش در آمریکای لاتین - صفحه ۱۱۰

انتقادی که دانشجویان امروز از معلمان خود می‌کنند، به همان اندازه اساسی است، که روزی انتقاد نیاکانشان از موبدان، اصولی بود.


فقر آموزش در آمریکای لاتین - صفحه ۸۲

به دست آوردن مبالغ هنگفت برای ساختن کلیسایی در جنگل یا مدرسه‌ای در حومه شهر و گماشتن ماموران تازه مذهبی بر این نهادها آسان است. یک نظام  کلیساییِ آشکارا بی‌اهمیت را به طور مصنوعی و با هزینه بسیار پابرجا نگاه می‌دارند؛ حال آنکه بررسی مفید یک نظام تازه و قابل زندگی را مثل یک تجمل اضافی می‌نگرند.


فقر آموزش در آمریکای لاتین - صفحه ۴۹

آینده هم‌اکنون به درون زمان حال رخنه کرده است. هر یک از ما در در ایامِ بسیار می‌زید. زمان حال یکی، گذشته‌ی دیگری است و آینده‌ی کسی دیگر.


فقر آموزش در آمریکای لاتین - صفحه ۱۴

کتاب‌های نویسنده

همزیایی (در جستجوی تعادل میان ابزار و انسان)

مشاهده

کتاب‌های مترجم

یادداشت های روزانه

مشاهده

علم اقتصاد

مشاهده

انقلاب یا اصلاح

مشاهده

آخرین نامه های محکومان به مرگ

مشاهده

پیامبر مسلح

مشاهده

پیامبر مطرود

مشاهده

پیامبر بی سلاح

مشاهده