در جنگل شهر، صدای طبل در شب و بعل
برتولت برشت
نام مترجم محمود حسینی زاددرباره کتاب
کتاب «در جنگل شهر، صدای طبل در شب و بعل» مجموعهای از سه نمایشنامه از برتولت برشت است که در قالب یک کتاب به چاپ رسیده است. این کتاب به عنوان اثری پیشگام در تئاتر مدرن شناخته میشود، که نه تنها مسائل انسانی و اجتماعی را نقد میکند بلکه سبک و فرم روایت آن بسیار نوآورانه است.
- «بعل»، اولین نمایشنامه برشت در سال ۱۹۱۸ و زمانی که او ۲۰ ساله بود نوشته شده است. این نمایشنامه داستان شاعری است رک و صریح که در برابر هنجارهای اخلاقی و اجتماعی شورش میکند.
- «صدای طبل در شب» در سال ۱۹۱۹ نوشته شده و تصویری تلخ از جهان پس از جنگ جهانی اول را نشان می دهد.
- «در جنگل شهر» نیز در در سال ۱۹۲۱ نوشته شده و داستان یک مبارزه بی علت است. مبارزه بی دلیل بازرگانی ثروتمند با کارمند یک کتاب فروشی در شیکاگو، قبل از جنگ جهانی اول. این نمایشنامه نوعی نقد دنیای سرمایهداری و انزوای انسان در جهان مدرن است.
در این سه اثر به وضوح میشود تکامل هنری برشت را دید. مثلا در داستان «بعل» که اولین نمایشی اوست، برشت شدیدا تحت تاثیر مکتب اکسپرسیونیسم است. این اثر با استفاده از زبانی شاعرانه و در عین حال لحنی پرخاشگرانه و تصاویری اغراق شده شورش و عصیان یک فرد نسبت به هنجارهای اجتماعی و اخلاقی را نشان میدهد. این نمایشنامه از نظر فرم و محتوا بیشتر به نمایشهای اروپای قرن بیستم، جایی که احساسات بسیار مورد توجه قرار میگرفتند، نزدیک است. در حالی که در «صدای طبل در شب» و «جنگل شهر» برشت کم کم از این سبک فاصله میگیرد و به سمت سبکی میرود که بعدها به عنوان «تئاتر حماسی» شناخته میشود.
این تکامل دید و تحول نگرش برشت نشانه عبور او از نمایشنامههای احساسی و روانشناختی است. این گذار نه تنها سبکی نوآورانه را معرفی کرد، بلکه بنیانگذار دیدگاه هنری او درباره رسالت و کارکرد اجتماعی تئاتر بود. دیدگاه هنری او درباره تئاتر یک دیدگاه خاص بود. از نظر او رسالت تئاتر فرای چیزی است که همه فکر میکنند. او برای تئاتر رسالتی اجتماعی قائل بود. برتولت برشت معتقد بود که هدف هنر، به ویژه تئاتر، ایجاد تفکر عقلانی و نگرشی انتقادی به زندگی است. او باور داشت که تماشاگر با دیدن تئاتر باید از احساس عبور کند و به تفکر برسد. به همین دلیل، در تئاتر برشت، تماشاگر نقش فعالی دارد و صرفا منفعل نیست. یکی از ویژگیهای کلیدی این سه اثر، تلاش نویسنده برای فاصلهگذاری است. به این معنا که او از غرق شدن مخاطب در احساسات جلوگیری میکند و آنها را وادار میکند تا با دیدی نقادانه و پرسشگر به مسائل اجتماعی و انسانی نگاه کند.
بریده خواندنی
بالیکه : ببین، اتاق زن بدون مرد، معصیت است! تو دل هوای آن جوانک را دارد که فرستادنش ارتش، قبول دارم. ولی حالا دیگر اصلا او را نمیشناسی! محال است عزیزدلم! مرگ او را به قیافهای درآورده که به در خیمه شب بازی چهارشنبه بازار میخورد. سه سال تمام همیشه خودش را خوشگل میکرد. اگر هم تا حال کفنش نپوسیده باشد، چیزی شده غیر از آن که تو فکرش را میکنی! اصلا خودش پوسیده شده و دیگر قیافهای برایش نمانده! دیگر دماغ ندارد. اما ت دلت هوایش را میکند! بیا و یک مرد دیگر انتخاب کن! ببین جانم طبیعت است! صبحها مثل یک خرگوش تو مزرعه هویج چشم باز میکنی! چهار ستون بدنت هم صحیح و سالم است. این که گناه نیست به خدا1
آنا : ولی من نمیتوانم فراموشش کنم! هیچ وقت! شماها همهاش سعی دارید قانعم کنید، ولی من نمیتوانم!
بالیکه: اگر این مورک را قبول کنی، خودش کمکت میکند که فراموشش کنی! دوستت دارد.
آنا : من هم دوستش دارم. یک روز هم میآید که فقط او را دوست داشته باشم. ولی الان وقتش نیست.
محمود حسینی زاد
مترجمین
زندگینامه محمود حسینی زاد
نام محمود حسینی زاد که میآید احتمالا یاد کتاب «بیست زخم کاری» میافتید که سریال زخم کاری اقتباسی از این رمان بود. این نمایشنامهنویس، مترجم، نویسنده و منتقد ادبی پرآوازه ایرانی، در ۱۹ فروردین ۱۳۲۵ در فیروزکوه به دنیا آمد. از ۱۲ تا ۱۸ سالگی را در مشهد زندگی و تحصیل کرد. پس از تمام شدن تحصیلات متوسطه، برای ادامه تحصیل به آلمان رفت. و تحصیلات دانشگاهی خود در رشته علوم سیاسی را در دانشگاه مونیخ گذراند و بعد از گرفتن مدرک کارشناسی ارشد در همین رشته، به ایران بازگشت و به عنوان استاد زبان آلمانی در دانشگاههایی مثل تهران، تربیت مدرس و دانشگاه آزاد به تدریس مشغول شد. او علاوه بر تدریس، برای بسیاری از نشریات مقالههایی در زمینه نقد کتاب، فیلم و ادبیات نوشته است. از نظر انستیو گوته، او مهمترین مترجم آثار آلمانی به فارسی است.
درباره محمود حسینی زاد
محمود حسنی زاد، مترجمی که علاوه بر کار ترجمه نقاش بسیار قابلی هم هست. درک بسیار بالایی از زبان آلمانی معاصر دارد. به همین دلیل ترجمههایی که از میخوانیم ترجمههای بسیار دقیقی است. از طرفی به دلیل تسط بالا در زبان آلمانی بارها به عنوان سخنران در کانونهای ادبی آلمان سخنرانی داشته و با بسیاری از نشریات درباره فضای فرهنگی ایران مصاحبه کرده است. در سال ۲۰۱۵ کانون دورنمارت نوشاتل در قالب برنامه بهار فرهنگی از او برای سخنرانی دعوت کرد و او در این کانون درباره استقبال ایرانیها از آثار فردریش دورنمارت صحبت کرد.
جوایز محمود حسینی زاد
- ۲۰۱۳، مدال گوته از طرف انستیتو گوته. او این مدال را به دلیل خدمات خود و به عنوان یک واسطه فرهنگی در ادبیات، تئاتر و فیلم دریافت کرد.
- دریافت لوح تقدیر از دانشکده هنرهای دراماتیک برای نمایش نامه «نهاده سر غریبانه به دیوارم»
- دریافت جایزه توس برای نمایش نامه «تگرگ آمد امسال برسان مرگ»