اپرای سه پولی و ظهور و سقوط شهر ماهاگونی

برتولت برشت

سال چاپ ۱۳۵۹
تعداد صفحه ۲۸۶
تعداد تجدید چاپ ۱
شابک ۹۷۸-۹۶۴-۴۸۷-۱۲۲-۱

درباره کتاب

برتولت برشت
نویسندگان
برتولت برشت

زندگی‌نامه برتولت برشت

نام کاملش «اویگن برتولت فردریش برشت» است. شاعر،  برجسته‎ ترین نمایشنامه‌نویس تئاتر روایی و کارگردان تئاتر که در دهم فوریه ۱۸۹۸ در آلمان به دنیا آمد. دوره دبیرستان، دوره اولین تلاش‌های او برای سرودن شعر نمایشنامه بود و از آن زمان به بعد فهمید به فعالیت‌های ادبی بسیار علاقه‌مند است. بعد تمام کردن دوره دبیرستان در سال ۱۹۱۷ وارد دانشگاه مونیخ شد و در رشته فلسفه ادامه تحصیل داد، اما تنها یک ترم در این رشته دوام آورد و به رشته پرشکی تغییر رشته داد. درست یک سال بعد از اینکه تصمیم گرفته بود ادامه تحصیل بدهد، ترک تحصیل کرد، به سربازی رفت تا به عنوان بهیار در ارتش آلمان خدمت کند. او اولین نمایشنامه خود به نام "بعل" را در سال ۱۹۱۸ نوشت. بین سال‌های ۱۹۳۳ تا ۱۹۲۴ در برلین با دو کاگردان( ماکس راینهارت و اروین پیسکاتور) کار کرد و نوشتن چند اپرا رو بر عهده گرفت. در این دوره شدیدا مارکسیسم شده بود و به واسطه افرادی که با آن‌ها در ارتباط بود، در مکتب دادائیسم هم نمایشنامه‌ای نوشت. نگرش او از سال ۱۹۲۴ شدیدا ضد بورژازی شد که نشان دهنده ناامیدی عمیق هم نسلان او از تمدنی بود که طی جنگ جهانی اول نابود شده بود. از سال ۱۹۲۷ به سوسیالیسم علاقه زیادی پیدا کرد، و در ۱۹۳۰ نمایشنامه «عظمت و انحطاط شهر ماهگونی» را نوشت. اما وقتی این نمایش اجرا شد، جنجالی از طرف نازی‌های حاضر، در سالن تئاتر به پا شد. سه سال بعد از اجرای این نمایش، نازی‌ها در آلمان به قدرت رسیدند، برتولت برشت در حرکتی خراب‌کارانه ساختمان رایش تاگ (پارلمان آلمان) را آتش زد و به پراگ فرار کرد. بعد از این اتفاق تمام اشعار، کتاب‌ها و نمایشنامه‌هایش در آلمان ممنوع شدند و هر کسی که از برشت حرفی می‌زد، پلیس آلمان به شدت با او برخورد می‌کرد. شاید پراگ را زیاد امن نمی‌دید که به وین بعد هم به فنلاند رفت. در فنلاند سه نمایشنامه به نام‌های «ارباب پونتیلا و نوکرش ماتی»، «ننه دلاور و فرزندانش» و «زن نیک ایلت سیچوان» را نوشت که منتقدین بر این باورند آثار تبعید و سرگردانی او در این سه اثر به وضوح پیداست. ۱۹۴۱ با خود فکر کرد آمریکا هم می‌تواند جایی خوبی برای زندگی در امنیت باشد. پس به آمریکا رفت و سعی کرد راهی برای ورود به هالیوود پیدا کند، اما چندان در این مسیر موفق نبود. هنوز چند سالی در آمریکا نمانده بود که کمونیسم هراسی در آمریکا شدت پیدا کرد و کمیته‌ فعالیت‌های غیر آمریکایی سراغ تمام مضنونین می‌رفت. یکی از مضنونین برشت بود، اما برشت توانست به موقع از آمریکا فرار کند و بعد از ۱۵ سال تبعید، به آلمان برگشت و یک سال در زوریخ و بعد به برلین رفت و اولین گروه تئاتر برلین را راه انداخت و در سال ۱۹۵۵ جایزه صلح استالین را دریافت کرد. او در اواخر عمرش بسیار کم‌ کار شده بود. او یک سال بعد ازدریافت این جایزه در چهاردهم اوت ۱۹۵۶، به علت سکته قلبی، ناشی از تب رماتیسم که منجر به نارسایی قلبی مادام العمرش شده بود، درگذشت و در گورستان تاریخی شهر برلین به خاک سپرده شد.

درباره برتولت برشت

برتولت برشت بعد از بازگشت از تبعید، به این نظریه روی آورد که درام‌های مارکسیستی باید به گونه‌ای باشند که مخاطب حس کند این اتفاق تنها در این لحظه و فقط در روی صحنه در حال وقوع است و چیزی واقعی و جاری در زندگی نیست. برشت با ارائه مفهوم «فاصله‌گذاری» تلاش کرد تماشاگر را از غرق شدن در احساسات و داستان نمایش بازدارد تا بتواند پیام و مفهوم اصلی اثر را به مخاطب برساند. او بر این باور بود که اگر تماشاگر بیش از اندازه با شخصیت‌ها همذات پنداری کند، به جای تفکر، تنها احساسات را تجربه می‌کند و پیام اصلی نمایش را دریافت نمی‌کند. اما او برای این کار چه کرد؟ برشت برای انتقال مفهوم فاصله گذاری از تکنیک‌های نورپردازی آشکار، طراحی صحنه بسیار ساده، استفاده از تابلوها و نوشته‌ها برای توصیح رویداد، و چند پرده‌ای کردن هر نمایش استفاده کرد. از طرفی بازیگران هم گاهی در بین نمایش، به جای اجرای نقش، آن را «روایت» می‌کردند تا تماشاگر متوجه شود در حال تماشای یک نمایش است نه یک واقعیت! هدف نهایی برشت از استفاده از «فاصله گذاری» این بود که تماشاگر درگیر تفکر شود، پیام اجتماعی و سیاسی نمایش را درک کند و با دیدی انتقادی به مسائلی که روی صحنه اتفاق می‌افتد نگاه کند، نه اینکه صرفا از تئاتر لذت ببرد.

جایزه‌های برتولت برشت

  • دریافت جایزه صلح استالین در ۱۹۵۵

کتاب‌های نویسنده

آدم آدم است، بچه فیل، استنطاق لوکولوس

مشاهده

نمایشنامه های آموزشی

مشاهده

صعود ممانعت پذیر آرتورو اوئی

مشاهده

شویک در جنگ جهانی دوم

مشاهده

درباره تئاتر

مشاهده

تک پرده ای ها

مشاهده

تفنگهای خانم کارار و رویاهای سیمون ماشار

مشاهده

در جنگل شهر، صدای طبل در شب و بعل

مشاهده