درباره کتاب
در تاريخ قاجاريه و پهلوي، و مخصوصا قاجاريه، شخصيتهايي وجود دارند كه دربارهشان نقدها، نظرها و گفتهها فراوان و گاه متناقض است. چه بسا كه دربارهشان نتوان به يكسان قضاوت كرد. شايد برترين اين شخصيتها در اين دو دوره پادشاهي را بتوان اميركبير و مصدق دانست؛ هرچند كه وضعيت اميركبير نسبت به مصدق بهتر است و نسبت به مصلح بودن او، اتفاق نظر بيشتري وجود دارد.
اين كتاب، قصد دارد با جمعآوردن فكتها و دادههاي تاريخي متقن، به نگاهي كاملتر از اين شخصيت برسد. به همين دليل است كه بعد از چاپ اولينش، در چاپهاي بعدي دوباره بازويرايش و بازخواني شده و چيزهايي به آن افزوده شده است؛ چرا كه بعد از انتشار نسخه اول، سندهايي به دست فريدون آدميت، نويسنده و پژوهشگر، رسيد كه قبل از آن به آنها دسترسي نداشت. پس روحيه پژوهشگرانه او، اقتضا ميكرد كه كتاب را كاملتر كند و آنچه را به تازگي يافته، به آن اضافه كند.
بریده خواندنی
«نخستین موضوع گفتارمان پیکار با نادرستی و رشوه خواری است. در این باره واتسون حرفی دارد که به خواندن بیرزد: «از مجموع خصیصههایی که در خوی ایرانیان نمو یافته، بعد از غرور تو خالی زیادی که دارند، شوق دائمی آنان است به سودجويی نامشروع. لفظ «مداخل» که معادل آن را در فرهنگ انگلیسی نمیتوان یافت، به گوش ایرانیان بس دلپذیر است، و لطف آن را کمتر اروپایی در مییابد. مداخل اطلاق میشود به هر چه که بتوان به رشوه و فریب و زورستانی، و از هر راه نادرست دیگری بدست آورد. و آنچه مردم ایران به دنبالش میروند همان مداخل است نه مواجب…» او به دنبال آن همت امیر را در برانداختن رشوه خواری میستاید: «امیر نظام به کلی مافوق آن بود که کسی بتواند او را به رشوه بفریبد؛ مصمم گشت آن نظام رشوه خواری را که از شش جهت احاطه اش کرده بود، براندازد.»
باز مینویسد: «در نظر ایرانیان فوق العادهترین و حتی شگفتانگیزترین جنبه اخلاقی امیر همان فساد ناپذیری مطلق وی بود»… به گفته دکتر پولاک اتریشی، «پولهایی که میخواستند به او رشوه دهند و نمیگرفت، صرف کشتن او شد». عین این سخن را واتسون نیز میآورد: «پولی که امیرنظام حاضر نبود بگیرد در راه برانداختن او خرج گردید». وسواس او در درستی به حدی بود که از هدیه و ارمغان هم بدش میآمد، و رسم مژدگانی و انعام دادن را هم منسوخ ساخت…
امیر با دو حربه کاری به پیکار برخاست: یکی با درستی و پاکدامنی خودش که قانون برانداختن رشوه خواری را نهاد. و دیگر با سیاست سختی که به قانونش نیروی اجرایی بخشید. اساس نظم میرزا تقی خانی آفریده همین دو عامل بود، یعنی وضع قانون و ضمانت اجرای آن.»
بریده شنیدنی
