امیرکبیر و ایران

فریدون آدمیت

سال چاپ ۱۳۲۴
تعداد صفحه ۹۷۱
تعداد تجدید چاپ ۱۲
شابک ۹۷۸-۹۶۴۴۸۷۰۳۰۹

درباره کتاب

در تاريخ قاجاريه و پهلوي، و مخصوصا قاجاريه، شخصيت‌هايي وجود دارند كه درباره‌شان نقدها، نظرها و گفته‌ها فراوان و گاه متناقض است. چه بسا كه درباره‌شان نتوان به يك‌سان قضاوت كرد. شايد برترين اين شخصيت‌ها در اين دو دوره پادشاهي را بتوان اميركبير و مصدق دانست؛ هرچند كه وضعيت اميركبير نسبت به مصدق بهتر است و نسبت به مصلح بودن او، اتفاق نظر بيشتري وجود دارد.

اين كتاب، قصد دارد با جمع‌آوردن فكت‌ها و داده‌هاي تاريخي متقن، به نگاهي كامل‌تر از اين شخصيت برسد. به همين دليل است كه بعد از چاپ اولينش، در چاپ‌هاي بعدي دوباره بازويرايش و بازخواني شده و چيزهايي به آن افزوده شده است؛ چرا كه بعد از انتشار نسخه اول، سندهايي به دست فريدون آدميت، نويسنده و پژوهشگر، رسيد كه قبل از آن به آن‌ها دسترسي نداشت. پس روحيه پژوهشگرانه او، اقتضا مي‌كرد كه كتاب را كامل‌تر كند و آن‌چه را به تازگي يافته، به آن اضافه كند.

مظفر شاهدي پژوهشگر تاريخ
به‌دليل فقر تاريخ‌نگاری سايه افكنده بر فضاهای علمی و دانشگاهی ماست كه پس از گذشت حدود ۸ دهه از انتشار كتابی مانند «اميركبير و ايران»، هنوز هم، جامعه ما به‌مراجعه و خوانش اين كتاب احساس نياز می‌كند.
عباس امانت تاريخ شناس و متخصص قاجارشناسي
آدمیت تصویری مشوش از مکتب نوین و به اصطلاح مترقی تاریخ‌نگاری ایران به نمایش می‌گذارد، مکتبی که خود او از پیشگامان آن است.

بریده خواندنی

«نخستین موضوع گفتارمان پیکار با نادرستی و رشوه خواری است. در این باره واتسون حرفی دارد که به خواندن بیرزد: «از مجموع خصیصه‌هایی که در خوی ایرانیان نمو یافته، بعد از غرور تو خالی زیادی که دارند، شوق دائمی آنان است به سودجويی نامشروع. لفظ «مداخل» که معادل آن را در فرهنگ انگلیسی نمی‌توان یافت، به گوش ایرانیان بس دلپذیر است، و لطف آن را کمتر اروپایی در می‌یابد. مداخل اطلاق می‌شود به هر چه که بتوان به رشوه و فریب و زورستانی، و از هر راه نادرست دیگری بدست آورد. و آنچه مردم ایران به دنبالش می‌روند همان مداخل است نه مواجب…» او به دنبال آن همت امیر را در برانداختن رشوه خواری می‌ستاید: «امیر نظام به کلی مافوق آن بود که کسی بتواند او را به رشوه بفریبد؛ مصمم گشت آن نظام رشوه خواری را که از شش جهت احاطه اش کرده بود، براندازد.»

باز می‌نویسد: «در نظر ایرانیان فوق العاده‌ترین و حتی شگفت‌انگیزترین جنبه اخلاقی امیر همان فساد ناپذیری مطلق وی بود»… به گفته دکتر پولاک اتریشی، «پولهایی که می‌خواستند به او رشوه دهند و نمی‌گرفت، صرف کشتن او شد». عین این سخن را واتسون نیز می‌آورد: «پولی که امیرنظام حاضر نبود بگیرد در راه برانداختن او خرج گردید». وسواس او در درستی به حدی بود که از هدیه و ارمغان هم بدش می‌آمد، و رسم مژدگانی و انعام دادن را هم منسوخ ساخت…

امیر با دو حربه کاری به پیکار برخاست: یکی با درستی و پاکدامنی خودش که قانون برانداختن رشوه خواری را نهاد. و دیگر با سیاست سختی که به قانونش نیروی اجرایی بخشید. اساس نظم میرزا تقی خانی آفریده همین دو عامل بود، یعنی وضع قانون و ضمانت اجرای آن.»

دریافت نمونه کتاب

بریده شنیدنی

بریده صوتی به زبان فارسی

00:00
فریدون آدمیت
نویسندگان
فریدون آدمیت

زندگينامه فريدون آدميت

فريدون آدميت، نويسنده و پژوهشگر تاريخ و البته سياستمدار، در مرداد ۱۲۹۹ به دنيا آمد و در فروردين ۱۳۸۷ نيز دار فاني را وداع گفت. او در دوره پهلوي دوم از مقامات وزارت‌خارجه بود و بخشي از زندگي‌اش نيز در سفرها و مأموريت‌هاي سياسي گذشت. بيشترين علاقه او به تاريخ مشروطيت و شخصيت‌هاي اثرگذار بر آن بوده است.

تحصيلات اني شخصيت، در دارالفنون دنبال شد. او ابتدا در وزارت پست و تلگراف سرگرم كار شده و سپس به وزارت خارجه رفت. روزگار او را به دانشكده حقوق و علوم سياسي دانشگاه تهران كشاند و اتفاقا پايان‌نامه‌اي كه با آن فارغ‌التحصيل شد، درباره زندگي و اقدامات سياسي اميركبير بود؛ كه بعدها تبديل به كتاب اميركبير و ايران شد. او مدتي بعد براي پنج سال، مأموريتي كاري به لندن رفت. در اين دوران به تحصيل هم پرداخت و دكترايش را در رشته تاريخ ديپلماسي و حقوق بين‌الملل گرفت. جالب اين‌كه او زماني به عنوان جوانترين سفير ايران در سازمان ملل هم معرفي شد.

از اين نويسنده و پژوهشگر، آثار شاخصي به جاي مانده است كه غالبا در زمانه بين جنبش تنباكو تا استبداد صغير را شامل مي‌‌شود، آثاري چون: اميركبير و ايران، جزاير بحرين، فكر آزادي و مقدمه نهضت مشروطيت ايران، انديشه‌هاي طالبوف تبريزي، انديشه‌هاي ميرزا فتحعلي آخوندزاده، انحطاط تاريخ‌نگاري در ايران و ...

درباره فريدون آدميت

سبك كاري فريدون آدميت، البته تاريخ‌نگاري صرف نبوده است؛ بلكه به چيزي فراتر از آن رفته و در اين بين، نگاهي نقادانه و تحليلي را هم به كارش اضافه كرده است. به واقع در نوشته‌های او، با نوعي تاريخ‌نگاري تحليلي و منتقدانه روبه‌رو هستيم. او به قدري به اين حوزه علاقه‌مند شد كه حتي تقاضاي بازنشستگي زودهنگام داد تا تمام توان خود را در اين حوزه متمركز كند. البته با اين‌كه تحصيلات عاليه را گام به گام طي كرده بود و نگاه و نگرشي آكادميك داشت، ولي گاهي نيز مسائلي را مطرح مي‌كرد كه تنش‌زا مي‌شد. او به واسطه حمايت‌هايي كه از سوي پهلوي دريافت مي‌كرد، گاهي مواردي را منتشر مي‌ساخت كه باعث خشم گروه‌هاي مذهبي و روحاني و ... جامعه مي‌شد. حتي افراد غيرمذهبي نيز نقدهايي به نوع نگاه و پژوهش‌هاي او وارد مي‌دانستند و آن‌ها را بي‌تأثير از نوعي ملي‌گرايي افراطي نمي‌دانستند.

اين پژوهشگر شاخص تاريخ‌ معاصر ايران، هدف از كارهاي خودش را، سه چيز دانسته است: ابتدا اين‌كه مقام حقيقي متفكران ايراني را از حيث انديشه‌ورزي سنجه كند تا تأثير واقعي هر كدام در وقايع را بازشناسد، دوم اين‌كه نوعي تاريخ‌نگاري مدرن و نوين را در ايران  پايه‌گذاري كرده و توسعه دهد. سوم اين‌كه سنت آزادي‌خواهان ايراني را دنبال كرده و به ايرانيان نشان دهد كه اين سرزمين،‌ چنين گذشته و مردماني نيز داشته است. البته همه اين‌ها باعث نمي‌شود تا علقه‌هاي اين پژوهشگر را در تاريخ‌نگاري او بي‌تأثير بدانيم؛ امري كه هر پژوهشگري بايد آن را مدنظر داشته باشد تا از برداشت‌هاي نادرست دور بماند.

فریدون آدمیت
فریدون آدمیت
نویسنده
راستش اين است كه آثار تاريخ‌نگاران خودمان از همه مآخذ ديگر كم‌مايه‌ترند... روش من تحليلي و انتقادي است. در واقعه‌يابي نهايت تقيد را دارم كه هر قضيه تاريخي را تا اندازه‌اي که مقدور بوده است، همه‌جانبه عرضه بدارم؛ حقيقتي را پوشيده نداشتم، از آن‌كه كتمان حقيقت تاريخ عين تحريف تاريخ است. و مورخي كه حقيقتي را دانسته باشد و نگويد يا ناتمام بگويد، راست‌گفتار نيست؛ و مسئوليت او كمتر از آن نيست كه دروغزني پيشه كرده باشد. در سرتاسر كتاب سخني نگفتم كه مستند نباشد و سندي ندادم كه معتبر نباشد. ولي در تحليل تاريخ مختارم و استقلال رأي دارم؛ آن جهتي از تفكر تاريخي مرا مي‌نمايد. معيار داوری‌های تاريخي ارزش‌هايي است که به آن اعتقاد دارم و با آن‌ها خو گرفته‌ام؛ ارزش‌هايي كه مبناي عقلي دارند نه عاطفي. اما هيچ اصرار ندارم كه مورد پذيرش همگان باشد.

نقل‌قول از کتاب

حقيقت، من به كربلايي قربان حسد بردم، و بر پسرش مي‌‌ترسم… اين پسر خيلي ترقيات دارد و قوانين بزرگ به روزگار مي‌گذارد/ قائم‌مقام


كتاب اميركبير و ايران - صفحه ۴

در ميان همه رجال اخير مشرق زمين و زمامداران ايران كه نامشان ثبت تاريخ جديد است، ميرزاتقي‌خان اميرنظام بي‌همتاست؛ ديوجانوس روز روشن با چراغ دنبال او مي‌گشت…/ روبرت واتسون


كتاب اميركبير و ايران - صفحه ۳۶۴

واتسون: میرزا تقی خان از اول جوانی می گفت: اگر زنده بمانم و به سنین متوسط عمر برسم،صدر اعظم خواهم شد.


كتاب اميركبير و ايران - صفحه ۲۲

در هوش نابغه‏اى بود. هيچ نويسنده خودى و بيگانه‏اى نيست كه درباره او چيزى نوشته باشد، و از زيركى فوق‏العاده و نيروى فكر و ذهن فرهيخته او سخنى نگفته باشد.


كتاب اميركبير و ايران

دولت و ملت ایران به طور انفرادی و دسته جمعی، عموما در زمزه بی‌ایمان‌ترین مردم جهانند؛ در میان آنان نفع آنی و شخصی حاکم بر هر چیزی است. / کلنل شیل (وزیر مختار انگلیس در دوره ناصری)


کتاب امیرکبیر و ایران - صفحه ۲۹۱

کتاب‌های نویسنده

اندیشه ترقی و حکومت قانون عصر سپهسالار

مشاهده